پايگاه جامع اطلاع رسانی ايرانيان جهان

دیدنی ها و شنیدنی ها

دادگاه انقلاب شهرستان دزفول دو فعال حقوق زنان و شش فعال مدنی و سیاسی را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» به زندان و حبس در تبعید محکوم کرده است.

یک منبع مطلع در گفت‌وگو با رادیو فردا عنوان کرد که این هشت نفر پیشتر در شهریور ماه سال ۱۳۹۴ در ارتباط با فعالیت‌های «کتابسرای مادر» در اندیمشک بازداشت شده بودند، اما پس از چند ماه زندان با قرار وثیقه آزاد شدند.

وی اضافه کرده است: «دادگاه این فعالان در ۲۴ اردیبهشت ماه به ریاست آقای موسوی برگزار شد و حکم آنها روز چهارشنبه سوم خرداد اعلام شده است.»

طبق این گزارش، علی محمد جهانگیری، فعال مدنی که سابقه زندان در دوران دهه ۶۰ را نیز دارد به چهار سال حبس در زندان یزد محکوم شده است. شاپور رشنو، فعال ملی مذهبی، به یک سال حبس در زندان شیراز و عزت الله جعفری، فعال مدنی نیز به یک سال زندان در کرمان محکوم شده است.

دیگر افراد مرتبط با این پرونده اشرف رحیم خانی و زینب کشوری، فعال حقوق زنان و از مدیران کتابسرای مادر هستند که به ترتیب به یک سال زندان و سه ماه حبس قابل تبدیل به جریمه محکوم شده‌اند.

طبق این گزارش علی نجاتی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفته تپه، نیز به شش ماه زندان محکوم شده است.

گزارش ها حاکی است که رای دادگاه بدوی بوده و این فعالان می توانند به آن اعتراض کنند.

فرشته کریمی,عکس های فرشته کریمی,بیوگرافی فرشته کریمی



فرشته کریمی یکی از ملّی‌پوشان تیم ملی فوتسال زنان ایران

 

بیوگرافی فرشته کریمی فوتسالیست ایرانی (+تصاویر)

فرشته کریمی، یکی از ملّی‌پوشان تیم ملی فوتسال زنان ایران و از ۱۰ بازیکن برتر فوتسال زنان جهان (به انتخاب سایت فوتسال پلنت) در سال ۲۰۱۳ بود.

فرشته کریمی

فرشته کریمی متولّد ۱۷ بهمن ماه ۱۳۶۷ خورشیدی در محلّهٔ نازی‌آباد تهران است. او یکی از ملّی‌پوشان تیم ملی فوتسال زنان ایران و از ۱۰ بازیکن برتر فوتسال زنان جهان (به انتخاب سایت فوتسال پلنت) در سال ۲۰۱۳ بود. فرشته کریمی به همراه تیم ملی فوتسال زنان ایران در جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ با شکست یک بر صفر ژاپن قهرمان آسیا شدند.

 

فرشته کریمی

 

فرشته کریمی در دورانی كه به مدرسه می‌رفت علاقه زیادی به فوتبال داشت و همین علاقه باعث شد وقتی با آگهی ثبت‌نام تیم فوتبال در باشگاهی كه در آن بسكتبال بازی می‌كرد، مواجه شد بدون درنگ در این كلاس ثبت‌نام كند. وی پس از شركت در مسابقات مدارس و راهیابی به رقابت‌های كشوری مورد توجه داوران و مسئولان فدراسیون قرار گرفت و به تیم ملی فوتبال بانوان معرفی شد. در سال 1384 برای اولین بار حضور در تیم ملی فوتبال را زیر نظر شهرزاد مظفر تجربه كرد و در سال 1388 نیز به تیم ملی فوتسال دعوت شد.

 

تصاویر فرشته کریمی

 

افتخارات ورزشی فرشته کریمی
- قهرمانی در جام ملت‌های فوتسال زنان آسیا به همراه تیم ملی فوتسال زنان ایران(2015)
- بهترین بازیکن بازی‌های قهرمانی فوتسال بانوان آسیا (۲۰۱۵)
- پنجم جهان در بازی‌های جام جهانی کوچک اسپانیا (۲۰۱۴)
- نامزد دریافت عنوان «بهترین بازیکن فوتسال جهان» (۲۰۱۳)
- قهرمان مسابقات آسیایی فوتسال زنان (۲۰۱۳)
- قهرمان دومین دورهٔ مسابقات قهرمانی فوتسال بانوان فدراسیون فوتبال غرب آسیا (سال 2012)
- سوم لیگ برتر ایران (۱۳۹۳)
-نایب قهرمان جام حذفی فوتسال زنان ایران (۱۳۹۳)

 

فرشه کریمی بهترین بازیکن بازی‌های قهرمانی فوتسال بانوان آسیا در سال 2015

 

بخشی از مصاحبه فرشته کریمی

* اولین باری که احساس کردی دوست داری فوتبال بازی کنی، کی بوده؟
- من از بچگی علاقه زیادی داشتم. آنطور که پدر و مادرم می گویند در کنار عروسک دوتا توپ فوتبال هم داشتم. به خاطر داشتن این ذات فوتبالی خوشحالم.


* آن اوایل از طرف خانواده ات هیچ مخالفتی نشد که «بچه فوتبال چیه، به عروسک بازیت برس»؟
- اولین بار که برای تیم کشورم فوتبال بازی کردم، 16 سالم بود و قرار بود برویم مسابقات خارج از کشور. به خاطر سن و درسم نگران بودند و یکی از عموهایم خیلی با پدرم صحبت کرد و راضی اش کرد اجازه دهد این راه را ادامه بدهم.

* از آن روزهای کودکی که توپ می خریدی، چه شد که فوتبال زنان را جدی گرفتی؟
- اصلا نمی دانستم که فوتسال زنان در کشور ما وجود دارد. در مدرسه با هر توپی فوتبال بازی می کردم. این برای همه دانش آموزان عجیب بود و معلم ورزشم همیشه دعوایم می کرد که «توپ والیبال خراب می شه!» یکی از دوستانم باشگاه شریعتی در منطقه نازی آباد را به من معرفی کرد. دوتایی رفتیم در باشگاه فوتسال ثبت نام کردیم. سال بعدش راهنمایی بودم که مسابقات دانش آموزی در مدارس شروع شد. جزو بهترین بازیکنان فوتبال شدم. ناظران بازی و داورانی که از طرف فدراسیون آمده بودند، برای تیم ملی انتخابم کردند. اولین دوره مسابقات تیم ملی سال 84 بود و از آن زمان عضو تیم ملی هستم.


* عکس العمل دیگران وقتی از شما می شنیدند «من یک فوتسالیستم» چگونه است؟
- آنها که آشنا نیستند، حتی نمی دانند فوتسال بانوان وجود دارد. من بیشتر متاسف می شوم که مردم نمی دانند این همه زحمت می کشیم. رفته رفته بهتر شده و الان تقریبا همه می دانند اتفاق خوبی در فوتسال بانوان افتاده. همیشه تا می شنیدند کارم این است، حقوقم را می پرسیدند. سال 84 اولین سالی بود که قرارداد بسته بودم و ماهی 20 هزار تومان حقوق می گرفتم. آن زمان هم این رقم کمی بود!

 

 تیم ملی فوتسال زنان ایران در جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ با شکست یک بر صفر ژاپن قهرمان آسیا شدند

 


* هیچ وقت فوتبال خیابانی بازی کرده اید؟
- راستش خیلی کم. آن هم فقط با دخترها. پدرم و برادرم یک باشگاه اختصاصی با دوستانشان می گرفتند تا شب ها تمرین کنند. من هنوز به سن تکلیف نرسیده بودم و هفته ای سه باری که آنها می رفتند، همراهشان بودم.


* اولین بار که به اردوی تیم ملی دعوت شدی، وارد محلتان که شدی، برای همه قیافه گرفتی؟
- اصلا. دلیلی نمی بینم که بخواهم خودم را بگیرم، چون هر چه هستم، همینم.

 

* نمی ترسیدکه پول وارد فوتسال بانوان شودو فضایش را خراب کند؟
- فکر می کنم این بستگی به ظرفیت افراد دارد. هدف ما فرق می کند. با این امکانات، پنجم جهان شدیم.

 

فرشته کریمی در سال 2013 ، نامزد دریافت عنوان "بهترین بازیکن فوتسال جهان" شد

 

* کی بود که خبر داد جزو 10 نفر برتر شده اید؟
- دوستم بود؛ مهناز محمدی. داشتم رانندگی می کردم که این خبر را به من گفت. فکر می کردم جزو 10 نفر برتر ایران شده ام اما بعد که بیشتر توضیح داد، شوکه شدم. ماشین را زدم کنار و حتی نمی دانستم کجا هستم!


* به کی خبر دادید؟
- پدر و مادرم. آنها هم به فامیل ها گفتند. فک و فامیلمان هم گفتند: «پس شب می آییم خانه شما.»


* در این سال ها فکر کردید که عمویتان چقدر از شما حمایت کرده و اگر نبود، اینجا نبودید؟
- اگر نبود، حتما یک خانم خانه دار بودم!

 

* تا به حال امضا هم داده ای؟
- در خارج از کشور بیشتر امضا داده ام تا در ایران! وقتی به مسابقات جهانی رفتیم، تماشاچیان از همه ما امضا گرفتند. دلیلش شاید این بود که با وجود حجاب توانستیم با برزیل بازی خوبی داشته باشیم.


* از بازیکنان خارجی کدامشان را دوست داری؟
- در فوتبال برزیل بازی مارتا را دنبال می کنم. الان هم در تیم های برزیل سه بازیکن هست که از همه لحاظ نابغه اند. در مردان هم طرفدار بارسلونا هستم، آن هم به خاطر اینکه بازیکنان را از پایه می سازند.

 

* بهترین بازیکن مرد جهان از نظر شما کیست؟
- با اینکه طرفدار بارسلونا هستم، اما کریستین رونالدو را بیشتر دوست دارم.

عادل فردوسی‌پور,مصاحبه با عادل فردوسی‌پور,عکس های عادل فردوسی‌پور

 


عادل فردوسی‌پور که باید او را یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین مردان مقابل دوربین تلویزیون ایران به شمار آورد، در شرایطی روز یازدهم مهرماه وارد چهل سالگی شده که برنامه‌اش پربیننده‌ترین برنامه سالهای اخیر است. با این حال او در تمام این سالها با افراد مختلفی در فوتبال وارد چالش شده و اسم کوچکش هم برایش دردسرساز شده و همه انتظار دارند او واقعا "عادل" باشد!

نشستن روی صندلی داغ عادل فردوسی پور شاید آرزوی خیلی ها باشد اما برای فردوسی پور شدن باید جنبه و تحمل بسیار بالایی هم داشته باشی که توهین ها را بپذیری و با چشمهای وق زده به لنز بیست میلیون نفری زل بزنی و دم برنیاوری و باز هم لبخند بزنی! اگر روزی توانستی جلوی خانواده خودت به توهین های شدید و بعضا غیر منصفانه کسی لبخند بزنی می توانی بفهمی که مرد روبروی دوشنبه شبهایت چه دل بزرگی دارد و چقدر جنبه و تحملش بالاست.

عادل فردوسی پور باهوش است و قواعد بازی را می داند البته که او هم برخی مواقع اسیر اطلاعات غلط می شود و نمی‌پذیرد که اشتباه کرده اما با این وجود او برترین مجری و محبوبترین خبرنگار کل قاره آسیاست به ویژه آنکه این توان را دارد که وسط  انتقاد از قضای حاجت کردن بازیکن کنار زمین مرگ پل نیومن را روی آنتن ببرد و با آن میثاقی زبلش چند لحظه هنر هفتم را به فوتبال گره بزند!

 
معرفی از ابتدا تاکنون
عادل فردوسی‌پور متولد 11 مهر ۱۳۵۳ در تهران، روزنامه‌نگار، مترجم، مدرس دانشگاه، تهیه‌کننده، مجری تلویزیونی و گزارشگر فوتبال اهل ایران است. وی اصالتا اهل شهر رفسنجان در استان کرمان است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه صنعتی شریف است. عادل پایه‌گذار، تهیه‌کننده و مجری برنامهٔ ۹۰ که از شبکه ۳ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شود نیز هست. در سال ۲۰۰۹، هفته‌نامۀ نیوزویک او را در فهرست پرقدرت‌ترین افراد در ایران در ردۀ نوزدهم جای داد. مجله ورلد ساکر به او لقب «جان ماتسن ایران» داده‌ است.

تحصیلات او چگونه سپری شد؟
عادل دوران دبستان را در مدرسهٔ ذوقی گذراند و با وجود علاقهٔ بسیارش به فوتبال از درسش دور نشد و دیپلم خود را از دبیرستان البرز با معدل ممتاز گرفت. سرانجام در رشتهٔ مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد و تحصیلات خود را در همین رشته و دانشگاه تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. او در حال حاضر دانشجوی دکترای مدیریت رسانه دانشگاه تهران است. عنوان پایان‎نامه کارشناسی ارشد او «پیش‎بینی نتایج مسابقات فوتبال با استفاده از تحلیل‎های رگرسیونی» بود. وی همچنین به تدریس درس زبان انگلیسی تخصصی صنایع و زبان انگلیسی عمومی در مرکز زبان همین دانشگاه پرداخته‌ است.

فردوسی پور چگونه روزنامه نگار شد؟
او کار رسانه‌ای خود را در سال ۱۳۷۲، با روزنامه‌نگاری در روزنامه ابرار ورزشی به سردبیری اردشیر لارودی آغاز کرد. وی در آن زمان، دانشجوی سال سوم کارشناسی بود و در بخش ترجمه صفحه فوتبال خارجی کار می‌کرد. او پس از قبولی در آزمون گزارشگری صدا و سیما، کمی از روزنامه‌نگاری فاصله گرفت، اما پس از مدتی با مجله سروش جوان، مجله همشهری جوان و روزنامه جام‌جم به همکاری پرداخت. او برای مجله ورلدساکر نیز مطلب می‌نویسد.

ماجرای ورود به صداوسیما
او در پایان سال ۱۳۷۳ پس از چندین بار آزمون به صدا و سیما راه یافت و در ابتدا به گزارش برنامه منتخب ورزشی (برنامه‌ای آرشیوی از شبکه سوم سیما که در نیمه شب پخش می‌شود) می‌پرداخت. فردوسی پور کم کم پیشرفت کرد و توانست بازی‌های بهتری را گزارش کند. او پس از گزارش‌های خوبش در جام جهانی ۹۸، توانست خود را به همه بشناساند و از آن پس بود که به عنوان گزارشگر بازی‌های زنده و مهم انتخاب شد. در آن زمان که تلفظ نادرست نام‌های خارجی در گزارش‌های فوتبال صدا و سیما زیاد اتفاق می‌افتاد، او از معدود گزارشگران مسلط به زبان‌های خارجی بود.

حضور در همه عرصه ها
از زلزله ها گرفته تا فوت ناصر حجازی که برخی سایت ها علیه او جبهه گرفتند تا مخالفت رسمی با وزیر و نماینده مجلس و بازگشت به دفاع مقدس و به تصویر کشیدن کفش های پاره عشق فوتبالی‌ها همه و همه از عادل مجری ساخته که در دل مردم است و کنار آنها. او ماله دست نمی گیرد تا اشتباهات دولتمردان را ماله کشی کند دوست داشتن هایش هم مردمی است نه حکومتی...

او حتی مردم دنیا را هم مردم می داند و از بازیکنان تا مشاهیر جهان را در برنامه اش به تصویر می کشد. بدون توجه به خط قرمزهایی که در رسانه ملی دیده می شود. کودک درونش آنقدر زنده است که حتی می تواند به خود صدا و سیما هم متلک بگوید و بخندد و هیچکس هم با او کاری نداشته باشد نمونه اش متلک هایی بود که در قرعه کشی جام جهانی  در مورد منشوری بودن لیما می گفت و می خندید!


کاپیتان رسانه ورزش
عادل فردوسی پور در تیمی عضویت دارد که متعلق به خبرنگاران، عکاسان و گزارشگران ورزشی است. تیم فوتبال رسانه ورزش هفت سال است که با هدف انجام بازیهای خیریه و نمادین به مناسبت های مختلف تشکیل شده و عادل فردوسی پور از روز اول کنار دیگر خبرنگاران و عکاسان بوده. عادل شماره 10 و کاپیتان تیم فوتبال رسانه ورزش نیز هست و در سفرهای این تیم به شهرستان مورد توجه ترین چهره است.
 

 
تبعات محبوب شدن
به برخی حرفهایی که روی آنتن پربیننده ترین برنامه صدا و سیما یا در رسانه های دیگر به او گفته شده دقت کنید:

*رئیس فدراسیون فوتبال در تماس با مسئولان صدا و سیما گفت که فردوسی پور با جوسازی هزینه مالی زیادی روی دستمان می گذارد. پس از آنکه کارلوس کی‌روش با فضایی که عادل فردوسی‌پور در برنامه 2014 در اختیارش گذاشت و توانست نظر افکار عمومی را برای حمایت از تمدید قراردادش جلب کند، در کنار این شوی تلویزیونی کی‌روش بار دیگر فدراسیون فوتبال را به بی‌کفایتی و ناکارآمدی متهم کرد.

چند تن از مسئولین فدراسیون فوتبال پس از این برنامه با عادل تماس گرفتند تا از اینکه او یک مربی خارجی را به شکل نادرست مورد حمایت قرار داده و عملکرد فدراسیون را زیر سوال برده، انتقاد کنند اما فردوسی‌پور بنا به آنچه این مقامات مسئول می‌گویند جواب تلفن آنها را نداده است.

یکی از این مسئولان که قصد نداشت نامی از وی برده شود، گفت: «متاسفانه عادل فردوسی‌پور و همکارانش شرافتمندانه عمل نکردند. اینکه فدراسیون هیچ نقشی در موفقیت‌های تیم ملی نداشته و طوری به مردم القا کنند که یک مشت آدم بی‌سواد در فدراسیون هستند و تنها کی‌روش منجی فوتبال ماست، به دور از انسانیت است»

* محمد مایلی‌کهن در خصوص صحبت‌هایی که درباره‌اش در برنامه نود انجام شد روی خط تلفنی این برنامه آمد و گفت: خدمت شما آقای کی‌روشی‌پور و میهمان برنامه آقای رحیمی سلام عرض می‌کنم و ممنون از اینکه شما آقای کی‌روشی‌پور به من وقت دادید.

پس از آغاز صحبت‌های مایلی‌کهن عادل فردوسی‌پور واکنش نشان داد و خطاب به او گفت: آقای مایلی‌کهن اگر قرار باشد که اینطور صحبت کنید و در این فضا سخن بگوییم فکر می کنم صحبت نکنیم بهتر باشد.شما (فردوسی‌پور) در حال نابود کردن فوتبال این کشور هستید، چرا منی که عاشق فوتبال هستم  نباید صحبت کنم؟ شما اگر عادل بودی در برنامه سیاسی را هم دعوت می‌کردی. آقای کی‌روشی‌پور شما و اطرافیانت فوتبال را به لجن کشیده‌اید. کی‌روش که به شما توهین کرد هیچ چیز به او نگفتی اما به من گفتی نژادپرستم. فوتبال ما باید جزو 10 تیم برتر دنیا باشد اما شما و دار و دسته‌ات فوتبال را نابود کرده‌اید و اکنون 16 سال است که آنتن دست شماست.

* امير قلعه‌نويي بعد از شكست تيمش برابر ذوب‌آهن كلي عليه برنامه نود و عادل فردوسي‌پور صحبت مي‌كند تا به نوعي اقدام دوشنبه‌شب طرف مقابل را جبران كرده باشد. قلعه‌نويي در ادامه اظهار داشت: روزي همه مي‌فهمند فردوسي‌پور چه خيانتي به فوتبال كرد! وی سپس گفت: چقدر بدبخت شده‌ام كه اين آقا در مورد شخصيت حقيقي و حقوقي من حرف مي‌زند، اگر من مديرعامل استقلال بودم اجازه نمي‌دادم يك ثانيه از بازي‌هاي استقلال در اين برنامه پخش شود. برنامه نود يك ابزار است كه مي‌خواهد خيلي از مشكلات و ضعف‌هاي جامعه را پوشش دهد اما بعدا مشخص مي‌شود كه نود چه خيانتي به فوتبال ايران كرده است. ببينيد قلعه‌نويي چقدر بدبخت شده كه فردوسي‌پور در مورد شخصيت حقيقي و حقوقي او صحبت مي‌كند.»

قلعه‌نويي سپس از سابقه اندك شيريني در فوتبال حمايت كرد: «درست است كه شيريني مدت زمان زيادي نيست كه به فوتبال آمده ولي كسي نيست به فردوسي‌پور بگويد زماني كه 15 سال پيش آمدي كجاي اين فوتبال بودي؟

* عادل فردوسی پور در مورد اظهارات امیر قلعه نویی گفت: صحبت های سرشار از تهمت و افترا را دیدیم. بعد از اجنبی پرستی و مافیا بودن؛ به دلالی و خائن بودن هم متهم شدیم و اعلام شد که اگر ما نباشیم مثل کُشتی، از سطح آسیا بالاتر خواهیم رفت. 14 سال است برنامه نود روی آنتن می رود جایگاهی که مردم به این برنامه داده اند کاملا مشخص است. ما جایگاه‌مان را از مردم گرفتیم و اشخاص هیچ نقشی نداشتند. اگر قرار است این اعتبار از ما گرفته شود اشخاص نمی توانند کاری کنند و این اتفاق با خواست مردم محقق می شود. 90 با این تهمت ها به من و خانواده ام، از مسیر خودش خارج نمی شود.

* فراز کمالوند: «شما قبول دارید که سال ها پیش با بنده همکار بودید. من و شما یادمان هست که آن زمان شما به شدت طرفدار پرسپولیس بودید.»... من ول‌کن این موضوع نیستم و پیش استاندار و نماینده‌های مجلس خواهم رفت تا خیلی از مسایل برایم روشن شود. تماس عادل با کمیته انضباطی مشکوک بوده و او باید در برنامه این هفته نود در مورد کاری که کرده به مردم توضیح بدهد. من تا آخرین هفته لیگ مدام علیه فردوسی‌پور مصاحبه می‌کنم تا او در برنامه نود از هواداران تراکتور عذرخواهی کند. من آویزان این برنامه نیستم که عادل بخواهد صحبت‌هایم را ضبط کند و هر قسمتی خودش خواست را پخش کند.».

* مجتبی شریفی رئیس وقت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال: «همین خود شما مگر برای بخشیده شدن علی کریمی برای بازی با سپاهان پا درمیانی نکردید؟»

* مهدی رحمتی: «به هرحال ما همسایه آقای کرش هستیم. ما از رفت و آمد‌های ایشان مطلع می‌شویم و مثلا خبردار شدیم که خود شما همین چند روز قبل مهمان کرش بودید.»

* عادل فردوسی‌پور در یکی از برنامه‌های خود به دفعات تلاش کرد علاقه خود را به فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی نشان دهد. او که از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه خود به این فیلم سینمایی استفاده می‌کرد، در برنامه نود با زیرکی خاصی کنایه‌ای به رقیب جدی فیلم سینمایی" جدایی نادر از سیمین" زد و در بخش معرفی برنامه نود مدعی شد" اخراجی‌ها" اصلا فیلم خنده‌داری نیست.

مسعود ده‌نمکی که از این ماجرا به شدت ناراحت شد، درباره جمله معروف عادل فردوسی‌پور که در برنامه نود علیه اخراجی‌ها به کار برد و گفت:"اگر کسی به اخراجی‌های ۳ نخندید، به این ماجرا خندید." زیاد تمایل ندارم در خصوص این مساله اظهار نظر کنم اما برای من و علاقمندان اخراجی‌ها اصلا مهم نیست که عادل فردوسی‌پور در برنامه نود چه چیزی گفته است، فردوسی‌پور عددی نیست که بخواهد درباره اخراجی‌ها حرفی بزند!

* برنامه نود مورخ 1389/12/23 - عده ای از طرفداران سپاهان در دیدار مقابل نفت تهران کاریکاتورهای عادل فردوسی‌پور را در دست داشته و طوماری را علیه او امضا کرده بودند این در حالی است که آنها این کار خود را کاملا خودجوش قلمداد می کردند و ...

*در دقيقه 64 مسابقه استقلال و کاسپین برخی لیدر های استقلال به شدت عليه فردوسي پور شعار سر مي‌دهند و مجري برنامه 90 را به دلالي متهم مي‌کنند. آنها شعار مي‌دهند « فردوسي پور حيا کن دلالي رو رها کن».

* یکی از هفته نامه های محلی استان مرکزی مقاله ای علیه عادل فردوسی پور منتشر کرد که به صورت رایگان در نماز جمعه شهر اراک توزیع می شد! «آنچه این روز ها ذهن جوانان استان مرکزی و به ویژه اراک را به خود مشغول کرده بازی ژورنالیستی و متاسفانه از نوع بد و بی منطق آن در برنامه نود است که مشخص نیست در پشت پرده آن که با عروسکی به نام "عادل فردوسی پور" در حال اجراست چه می گذرد؟ آیا حرف ها و بازی های مجری حراف، نظر او، تهیه کننده ، شبکه و یا نظر سازمان است؟ چرا مردم و نمایندگان یک استان بایستی مورد هجمه جوانکی تازه به دوران رسیده در عرصه رسانه باشند اگر چه سابقه او نزدیک به ده سال فعالیت در شبکه سه باشد.

* قلعه نویی در اظهار نظری گفت که عادل کارشناس فوتبال نیست، او در زمان مدرسه پینگ پونگ بازی می کرده!

* خبر آنقدر مهم بود که حتی تیتر یک روزنامه های سیاسی کشور هم بشود:««عادل فردوسی‌پور» با تصمیم گروه ورزش شبکه سوم سیما از کنداکتور برنامه‌های ورزشی در طول برنامه‌های جام ملت‌ها خارج شد.» این درحالی بود که گروه سازنده نود تمایل داشتند در طول بازی‌های جام ملت‌ها به تحلیل بازی‌های تیم ملی بپردازند و حتا عادل فردوسی‌پور دوشنبه شبی که آخرین برنامه ۹۰ را قبل از این توقف ۳ هفته‌ای روی آنتن برد با اشاره به این نکته که در طول تعطیلات لیگ هم مسابقات تیم ملی را بررسی می‌کند و هم به دستور مسوولان سیما در نشستی با نمایندگان مجلس به تحلیل ماجرای انتقال تیم نفت به اراک را بررسی می‌کند‌، تاکید کرد که در تعطیلات لیگ قطعا برنامه‌اش روی آنتن می‌رود اما دو هفته پیش بود که اعلام شد نود در طول جام ملت‌های آسیا هم روی آنتن نمی‌رود!

* محمد رویانیان روی خط آمد و از همان ابتدا آن قدر تند برخورد کرد که هیچ کس انتظارش را نداشت: «فوتبال یعنی دروغ. چه کسی گفته که ما یک میلیارد و خورده ای به حقیقی داده ایم؟»که فردوسی پور گفت:«آقای عاری؛ سرپرست باشگاه فجر سپاسی.» در همین لحظه رویانیان از لفظی استفاده کرد که همه را متعجب کرد: «ایشان بی خود کرده اند!» مدیر عامل باشگاه پرسپولیس سپس افزود:«اگر هم چنین پولی داده باشم هدفم کمک به فجر بوده است.من به گهر هم کمک کرده ام، اما تا به حال هیچ حرفی در این باره نزده بودم.

آقای فردوسی پور من برای شما متاسفم که یک هفته؛ یک مربی خارجی را می آورید و به او یاد می دهید تا علیه باشگاه ما حرف بزند. شما با یک سری ادبیات خاص می خواهید فوتبال را به سمت دیگری ببری. باید فاتحه این فوتبال را خواند؛ شما 13 سال است که دارید برنامه اجرا می کنید. آن وقت وضع فوتبال ما این است.»وقتی فردوسی پور گفت که اوضاع فوتبال چه ارتباطی به برنامه من دارد، رویانیان تصریح کرد:«خیلی هم ربط دارد. تلویزیون تاثیر گذار است. شما هر کار خوبی را که ما کرده ایم، نشان نمی دهید.»

* مدیر باشگاه سپاهان در اقدامی غیر قابل پیش بینی در حالی که به نظر می رسید دعواهای قلعه نویی و فردوسی‌پور در سال جدید تمام شده، آتش جنگ را برافروخت و فردوسی پور را در مصاحبه با سایت باشگاهش با ادبیاتی غیر قابل باور متهم به دلالی کرد. اتهاماتی که بی شک از سوی سازمان صدا و سیما هم قابل بررسی و پیگیری خواهد بود.

فردوسی‌پور با اشاره به اینکه موارد مطروحه کاملا خلاف واقع است، خطاب به ساکت گفت: «یه چیزی بگویيد که به ما بچسبد.» باشگاه سپاهان از اوایل فصل تازه لیگ برتر، مدام با عادل فردوسی‌پور در کشمکش بوده و به نظر مي‌رسد اختلافات طرفين اكنون به اوج رسيده است. جالب است كه علي فتح‌الله‌زاده، سرپرست باشگاه استقلال نيز در گفت‌و‌گويي با يكي از خبرگزاري‌ها ، فردوسي‌پور را متهم به رنگي بودن و دفاع يك‌جانبه از پرسپوليس كرد. او معتقد است بخش پيام كوتاه اين برنامه با شكل و شيوه‌اي خاص و هدايت‌شده به سود پرسپوليس عمل مي‌كند!

* امیر عابدینی هم در اظهار نظری گفت: «نخبگان فوتبال ما، وزیر ورزش و رییس فدراسیون فوتبال می گویند کروش را نمی خواهیم آن وقت عادل یک تنه دارد از او دفاع می کند. من باز هم می گویم اگر عادل به عنوان یک تماشاگر دارد اظهار نظر می کند که پس چرا این همه ادعا دارد اما اگر به عنوان یک کارشناس نظر می دهد بیاید یک میزگرد بگذارد تا با هم مناظره کنیم. عادل خان اگر نخبه هستی بیا مناظره کنیم و به من بگو کروش چه چیزی به فوتبال ما داده است؟»

 

 
* عابدینی البته سیزده سال قبل هم به شدت به عادل تاخت آنجا که فردوسی پور باغمیشه را روی خط آورد و مقابل عابدینی قرار داد و نهایتا عابدینی فریاد زد: شما حق ندارید بازیکن را مقابل مدیر قرار دهید!

* سوشا مکانی: در تمام برنامه هاي زنده، عادل فردوسي پور درآمده و گفته در اينكه رحمتي بهترين دروازه بان آسيا است شكي نيست. او بي رقيب ترين است و فاصله زيادي دارد با رقبايش در تيم ملي. مي خواهم بدانم مگر فردوسي پور مربي گلرهاست كه در اين مورد نظر مي دهد؟ از نظر خودم رحمتي يكي از بهترين هاست اما مي خواهم بدانم عادل فردوسي پور كجا اين فاصله را ديده و حس كرده كه مي گويد فاصله رحمتي با بقيه دروازه بان ها زياد است. دوست دارم عادل به اين سوالم جواب بدهد و بگويد از كجا اين فاصله را ديده؟ اصلا ملاك و معيارش براي اين حرف چيست؟ مثل اين است كه من بگويم فاصله عادل و مزدك ميرزايي خيلي است. به نظر من حرفهايي مربي كره 20 درصد فشار روي ما بوجود آورد و اين حاشيها 80 درصد. »

* علی فتح الله زاده دو سال قبل روی برنامه و وقتی که عادل اصرار می کرد که استقلال ساعت 7 از فرودگاه برگشته و حاجی فریاد می زد که ساعت 9:30 بود آنقدر عصبانی شد که حرفهایش را کسی نفهمید و فقط همه متوجه شدند که تلفن را قطع کرده! البته با نامه ای که سررشته داری مدیر روابط عمومی وقت استقلال برای عادل ایمیل کرد و ساعت خروج استقلال معلوم شد حاجی روی خط آمد و با عادل آشتی کرد.

* علی پروین در این زمینه در جمعی خصوصی گفت: «اینکه فردوسی پور مقابل دوربین‌های تلویزیونی بحث علی دنبه را مطرح می‌کند کار زشتی است. من از پخش این تیکه از مصاحبه و هم از سوالات او در مورد خال لبم و همچنین پرسش‌هایی در مورد دامادم پرسید، بسیار ناراحتم انتظار داشتم فردوسی پور هنگام پخش مصاحبه، قسمت‌هایی از این حرف‌هایم را پخش نکند.»

آنچه مطالعه کردید تنها بیست درصد اتفاقاتی است که به عادل گذشته اما شاید همینقدر کافی باشد که بدانیم کار فردوسی پوربسیار سخت است و دلش بسیار بزرگ.

فیلم دیدن عادل فردوسی پور
یکی از علاقه‌مندی‌های سابقش سینما بوده. البته الان تنها علاقه‌مندی‌اش «۹۰» و فوتبال است و بس. شاید هم دیگر حوصله‌اش را ندارد که به سینما برود؛ «نه دیگر! اصلا حوصله‌اش رو ندارم. واقعا نمی‌تونم بشینم پای تلویزیون و یه فیلم رو تا آخر ببینم».

کلاس‌های زبان عادل فردوسی پور
زبان انگلیسی! علاقه عجیبی به زبان داشت. از کلاس اول دبیرستان در کلاس‌های زبان نام‌نویسی کرد. سال آخر دبیرستان به خاطر کنکور، زبان را رها کرد اما بعدا وقتی برگشت، تا پایان کار را ادامه داد. سال سوم دانشگاه، زبان تمام شد: «کلاس‌های استادی‌اش رو هم قبول شدم اما کارم تو تلویزیون بیشتر شده بود و تصمیم گرفتم نرم»

 


خنده های عادل فردوسی پور
گزارشگر بازی فینال حذفی آلمان، در هنگام جشن قهرمانی بایرن مونیخ جمله ای گفت که باعث خنده های ناتمام خودش شد. عادل فردوسی پور گزارشگر دیدار فینال جام حذفی آلمان بود. پس از اتمام بازی و زمانی که جشن قهرمانی بایرنی ها در حال پخش بود، فردوسی پور گفت: «بله صحنه های زیبایی رو مشاهده می کنید که خدا رو شکر همه اش هم قابل پخشه!» خنده های معروف عادل پس از بیان این جمله سراغش آمد و او دیگر نتوانست حرف بزند. رضا جاودانی چند کلام جای فردوسی پور صحبت کرد تا او بتواند با جمع بندی خنده هایش مجددا کار را در دست بگیرد. فردوسی پور اما موفق به کنترل خود نشد. صدای خنده های این گزارشگر آنقدر بلند بود که صدایش علیرغم تلاش صدابرداران به گوش می رسید.

بی ربط
* طالع عادل اما ۱۸ سال قبل هم فوتبالی بود. میان آن همه پرسش سخت آسانترین سئوال ممکن نصیب عادل شد. نوذری در مسابقه از کی بپرسم  از فردوسی پور پرسید: «بازیکن سرشناس تیم ملی برزیل که بیش از هزار گل به ثمر رسانده است؟» فردوسی پور خیلی سریع بلافاصله گفت: «ادسون آرانتس دونا سیمنتو ملقب به پله» و نوذری خدا بیامرز گفت اسپانیایی حرف می زنی؟

* در بخشی از برنامه و پس از این که فردوسی پور چند سوال حاشیه‌ای درباره درگیری‌های دونگا با دیگر بازیکنان از او پرسید، ناگهان در حرکتی عجیب رضا جاودانی به دونگا گفت: «کلا شیوه برنامه‌سازی عادل به شکلی است که بیشتر به حواشی فوتبال می‌پردازد و به خوبی‌های فوتبال کاری ندارد!»

این جمله دقیقا همان چیزی را می‌گفت که منتقدین و مخالفین مجری محبوب برنامه 90 با آن به او حمله می‌کردند و عادل اصلا انتظار نداشت آن را از زبان یکی از همکاران صمیمی خود بشنود. فردوسی‌پور که آشکارا از این حرف جاوادانی یکه خورده بود بلافاصله گفت: «تکذیب می‌کنم!»

به نظر می‌رسید عادل از این حرف همکارش دلخور هم شده بود. چرا که جاودانی در ادامه سعی کرد با یکی دو شوخی، این دلخوری از دل فردوسی‌پور در آورد. او دقایقی بعد به عادل گفت: «جدی چرا روی فرم نیستی؟ نه شوخی می‌کنی، نه می‌خندی و نه حتی سوتی میدی؟!» لحظاتی بعد هم فردوسی‌پور سوتی داد و رو به جاودانی گفت: « بفرمایید این هم سوتی!»

برخی متلک های فردوسی پور
* از زوایایی، با این شکل موها بالوتلی شبیه سرندیپیتی شده! (در جریان بازی فینال اروپا بین اسپانیا و ایتالیا)


* همه آستین کوتاه پوشیدن، فقط دژاگه آستین بلند داره. همه هم می دونیم دلیلش چیه. فقط کاش واسه پشت گردنش هم یه فکری می کردن! (در بازی ایران و قطر، کنایه از خالکوبی های اشکان)


* این ماتراتزی هم اینقدر خالکوبی کرده که انگار آستین بلند پوشیده(در جریان یکی از بازی ایتالیا)


* اینجا هم تماس تلفنی خیلی خودجوش قطع می‌شه (وقتی داشت با یکی از منتقدان وزارت ورزش حرف می زد و ناگهان تماس قطع شد)


* مزدک یک رقیب حرفه ای و بسیار جدی است که ممنون دارش هستم!(کپ زدن از روی قلعه نویی در یک گفت و گو)


*حالا اونجا بازیکنی که گل زده را می‌زنند... معلوم نیست اگر گل نمی‌زد چه کارش می‌کردند!(در جریان یکی از بازی ایتالیا در جام جهانی 2006)


* قبل از شروع بازی‌ها بعضی از کامپیوترها پیش بینی کرده بودند جمهوری چک حتی تا پای قهرمانی هم بالا می‌آید. مثل اینکه چک‌ها هم از همان کامپیوترهایی استفاده کردند که مسئولان فدراسیون فوتبال ما قبل از بازیهای جام جهانی از آنها استفاده می‌کردند!(بعد از حذف چک از جام جهانی 2006)


* اگه مسولان برگزاری بازی فیلم های بازی های «ذوب آهن – ملوان» یا «ذوب آهن – فولاد» را در لیگ ما می دیدند تا حالا بازی را ادامه داده بودند ‌و دقیقه 40 , 50 اش تموم شده بود. تازه مسولان اوکراینی فرقون هم نداشتن وگرنه استفاده می کردند!(در جام ملت های اروپا و بازی اخیر اوکراین و فرانسه که به دلیل بارندگی تعطیل شد و با تاخیر انجام شد)


* آنگولایی‌ها خوب ضرباتشان را از کنار دروازه ما بیرون می‌زنن.


*واقعا کسی از تعویض‌های برانکو سر در نمی‌آورد


*برهانی با نوک بینی توپ را کنترل می‌کند


*حالا دایی توپی را که به او می‌رسد با سر از جلوی دروازه آنگولا دور می‌کند!


*در این لحظه پدیده جام(شجاعی) اجباراً وارد زمین می‌شود


*دایی خیلی دوست دارد در این بازی گل بزند! (تکه کلام عادل فردوسی پور در جریان بازی ایران و آنگولا در جام جهانی 2006)


* خداحافظ علی دایی، خداحافظ تیم ملی (بعد از شکست تیم ملی مقابل مکزیک در جام جهانی 2006)


* خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانکو (بعد از شکست تیم ملی مقابل پرتغال در جام جهانی 2006)


* می گویند سید جلال با رقمی میلیاردی به پرسپولیس پیوسته است.خیلی بالاتر از سقف قرارداد. البته سقف قرارداد چیزی است که فقط باعث خنده بازیکنانی می شود که رقم های میلیاردی می بندند (متلک او به سقف قرارداد وقتی هنگام گزارش بازی بد ایران برابر قطر سعی کرد خودش را شاد کند)

سعید معروف, بیوگرافی سعید معروف, زندگینامه سعید معروف

 

سعید معروف متولد 28 مهر 1364 در ارومیه است

 

ناگفته هایی از زندگی سعید معروف (+تصاویر)
سعید معروف شخصیت خاصی دارد و در همان نگاه اول می‌شود حدس زد با بقیه متفاوت است. زیاد اهل جار و جنجال نیست اما اگر پایش بیفتد شهر را به هم می‌ریزد.میرسعید معروف دوستان زیادی ندارد اما ما موفق شدیم با یكی از دوستان نزدیكش صحبت كنیم و او از زندگی‌اش به ما نكته‌هایی گفت كه تا به حال كسی از آنها چیزی نمی‌دانست؛ پس اگر دوست دارید آقای خاص ورزش ایران را بشناسید، این مطلب را بخوانید.

 

سعید معروف عاشق بارسلونا و پلی‌استیشن است
سعید معروف، بیشتر فوتبال خارجی تماشا می‌كند و از طرفداران پروپاقرص تیم فوتبال بارسلوناست. چون به بازی‌های رایانه‌ای هم علاقه دارد، بخشی از اوقات فراغتش را هم با بازی با كنسول‌های مختلف می‌گذراند. معمولا فوتبال بازی می‌كند و با بارسلونا حریفان را درهم می‌كوبد! سعید معروف البته اهل كتاب هم هست و بخش زیادی از اوقات فراغتش را هم به كتاب خواندن اختصاص می‌دهد.

 

پدرش دوست داشت دكترای فیزیك هسته‌ای بگیرد
سعید معروف به دلیل شرایطی كه دارد برای ناهار و شام بیشتر سراغ رستوران می‌رود. البته خودش عاشق قورمه سبزی و ‌آش رشته‌ای است كه مادرش درست می‌كند. دایی‌های سعید كمك ویژه‌ای به والیبالیست شدن او كرده اند. درواقع دایی كوچكش که بازیكن فولاد ارومیه بود، باعث شد تا او بتواند در والیبال بهتر پیشرفت كند. سعید معروف در كل به دایی‌های خود ارادت ویژه‌ای دارد.

 

خودش می‌گوید، مادرش خیلی درباره والیبال و نحوه بازی‌اش با او بحث نمی‌كند اما اگر سرویس خراب كند، مادر او را سرزنش خواهد كرد. اما سعید با شنیدن صدای مادر پای تلفن حسابی شارژ می‌شود. اگرچه پدرش دوست داشته كه پسر دكترای فیزیك هسته‌ای بگیرد، اما از اینكه سعید اكنون بهترین بازیكنان دنیا شده، خیلی خوشحال است.

 

سعید معروف در سال ۱۳۸۰ وارد تیم ملی والیبال نوجوانان شد

 

سفر فیلیپین را هرگز فراموش نمی‌كند
بدترین خاطرات ورزشی سعید معروف مصدومیت شدید از ناحیه مچ پا در بازی‌های جوانان جهان و ۲۴ ساعت تب ۴۰ درجه در مسابقات جام باشگاه‌های آسیا با تیم پیكان است. الگوی خاصی در ورزش ندارد ولی همواره علی دایی را به عنوان یك ورزشكار تحسین می‌كند. در بین سفر‌هایی كه به كشور‌های خارجی داشته است، سفر به فیلیپین را هیچ گاه فراموش نمی‌كند! چرا كه در آن سفر یک بیماری و حتی قایق‌سواری را نیز تجربه کرده است. سعید معروف تلاش می‌كند وارد هر كاری كه می‌شود بهترین باشد.

 

آرزوی سعید معروف، رفتن به خانه خداست
اوقات فراغت كمی دارد اما اگر وقت كند به استخر می‌رود و شنا می‌كند.سعید معروف خیلی اهل سینما رفتن نیست ولی برنامه‌های تلویزیونی و به‌طور ویژه برنامه‌های ورزشی را نگاه می‌كند. یكی از آرزوهایش زیارت خانه خدا است. دوپینگ سعید معروف در ورزش توكل به خداوند است؛ البته به بیان خودش تلاش می‌كند همواره قبل از مسابقه، اگر شده حتی چند ثانیه با مادرش صحبت كند تا انرژی بگیرد. به گفته خودش صدای مادرش به او آرامش و انرژی می‌دهد. یك خواهر مهربان و یك خواهر‌زاده كوچك هم دارد. خانواده‌دوست است و تلاش می‌كند بیشتر وقتش را با خانواده بگذراند.

 

سعید معروف اخلاق خیلی خاصی دارد. فوق‌العاده مغرور اما در مجموع با معرفت است. به موسیقی خیلی علاقه دارد و اگر بتواند می‌خواهد یك ساز ایرانی یاد بگیرد. فوتبال ایرانی را زیاد نگاه نمی‌كند اما فوتبال اروپایی‌ها را از دست نمی‌دهد و معتقد است تماشا كردن فوتبال جذاب‌تر از بقیه رشته‌های ورزشی است!

 

سعید معروف در سال ۱۳۸۴  رسما عضو تیم ملی والیبال بزرگسالان شد

 

سعید معروف به مارك ساعتش خیلی اهمیت می‌دهد
غذای بیرون از خانه زیاد می‌خورد. مشتری ثابت رستوران نزدیك خانه‌شان است. از تجملات بیزار است اما به ساعتش بسیار زیاد اهمیت می‌دهد و همواره می‌گوید مرد‌ها باید ساعت مچی شیك دستشان كنند. كفش‌های سعید معروف حتما باید اوریجینال باشند. در مجموع می‌توان گفت سعید معروف آدم مارك‌بازی است! دست فرمونش چندان خوب نیست! چند سال پیش یك تصادف بد داشت كه صدایش زیاد در نیامد و كسی از آن مطلع نشد.

 

وقتی معروف بسكتبالیست و هندبالیست بود
سعید معروف در رشته‌های زیادی سرك كشیده و در برخی از آنها مقام هم آورده است. نفر سوم دوی صحرانوردی آذربایجان، قهرمانی بسكتبال و سومی در هندبال مدارس حاصل فعالیت وی در سایر رشته‌هاست. در ارومیه مردم عاشق والیبال هستند و باشگاه‌های بسیاری در زمینه والیبال فعالیت می‌كنند.

 

مادر، حامی ورزش و پدر حامی تحصیل
كاپیتان درباره حمایت پدر و مادر از خود می‌گوید: «مادرم همیشه حامی من بوده و اجازه می‌داد همانطور كه دلم می‌خواهد تصمیم بگیرم، اما پدرم خیلی دلش می‌خواست من درس بخوانم. مخالف ورزش بود اما خب من از آنجا كه بچه حرف گوش‌كنی نیستم، والیبالیست شدم. من دیپلم ریاضی بودم و همیشه جزو شاگرد اول‌های مدرسه. پدرم دوست داشت من دكترای رشته فیزیك هسته‌ای بگیرم، اما نشد. از مدرسه نمی‌زدم اما وقتی پیش‌دانشگاهی بودم والیبال را جدی‌تر پیگیری ‌می‌كردم، به همین خاطر معمولا كلاس‌ها را تعطیل کرده و می‌رفتم تمرین. همین مساله باعث شد درسم افت كند. اما بی‌خیال آن نشدم و در دانشگاه رشته تربیت‌بدنی خواندم.»

 

 معروف الگوی خاصی در ورزش ندارد ولی همواره علی دایی را به عنوان یك ورزشكار تحسین می‌كند

 

سعید معروف به اجبار در پست پاسور ایستاد
سعید معروف در سال ۱۳۸۰ وارد تیم ملی نوجوانان و سال ۱۳۸۴ هم رسما عضو تیم ملی بزرگسالان شد. پس از دعوت نشدن علیرضا نادی توسط خولیو ولاسكو، سعید معروف كاپیتان تیم ملی والیبال ایران شد. معروف درباره اینكه چرا پست پاسوری را برای خود انتخاب كرده است، می‌گوید: «اوایل كه والیبال بازی می‌كردم، قدم كوتاه بود. به اجبار در پست پاسور می‌ایستادم تا اینكه كم‌كم پاسور شدم. البته والیبال و پاسور بودن جزئی از خانواده ماست و نمی‌دانم چه صیغه‌ای است كه همه این راه را رفته‌ایم.»


پاسور، ریسك‌پذیرتر از بقیه
ما همه می‌دانیم كه پاسوری، كاری سخت است؛ چراكه مغز تیم به حساب می‌آید. آرزوی هر مهاجمی در والیبال این است كه یك توپ شسته و رفته تحویل بگیرد و امتیاز تحویل دهد. چنین چیزی را سعید معروف می‌تواند برای مهاجمان مهیا كند؛ یك پاس بی‌نقص كه  چند ثانیه بعد تبدیل به یك امتیاز باارزش می‌شود. سعید درباره پستش می‌گوید: «پاسور قدرت ریسك بالاتری نسبت به بقیه بازیكنان در والیبال دارد و به‌اصطلاح ریسك‌پذیرتر از دیگر بازیكنان است. در والیبال در همه پست‌ها باید با هوش بالا كار كرد، ولی پاسور مقوله جدایی است.»


گاییچ، پایه‌گذار موفقیت‌های والیبال
نگاه‌ها به والیبال ایران در اولین دوره جام ملت‌های آسیا كه با گاییچ حضور داشتیم عوض شد، بااینكه تیم ایران پنجم شد اما همان جا مربیان كره و چین اعلام کردند ایران زنگ خطر را برای شرق آسیا به صدا در آورده است كه این قضیه در فیلیپین به اثبات رسید.
سعید معروف درباره حضور گاییچ می‌گوید: «فكر می‌كنم او پایه‌گذار موفقیت‌های ما بود. همه ما به نوعی مدیون او هستیم. البته مرحوم حسین معدنی راه گاییچ را نزدیك‌تر كرد. او در شروع كار گفته بود چهار سال دیگر ایران جزء تیم‌های برتر آسیا می شود اما معدنی چهار سال را به دو سال رساند. تیم ما سه بار با كره جنوبی بازی كرد و برد و دو بار آن، معدنی سرمربی تیم بود.»

 

ولاسكو باعث و بانی تغییر ذهنیت  بازیكنان
ایران توانست با حسین معدنی به نایب قهرمانی آسیا برسد و پس از آن هم با ولاسكو درخشش تیم در سطح جهان آغاز شد. خیلی‌ها موفقیت‌های والیبال را مدیون ولاسكو می‌دانند. معروف درباره خولیو ولاسكو می‌گوید: «نقش ولاسكو خیلی زیاد بود آن هم به‌خاطر اینكه تجربه حضور در لیگ جهانی را داشت و برنامه‌ریزی‌هایی كه برای تیم کرد بسیار خوب بود. سوای همه اینها ولاسكو باعث و بانی اصلی تغییر ذهنیت بازیكنان بود. او اختیار تام داشت و با تمام انرژی برای ایران كار كرد. كار كردن در روزهای اول با ولاسكو سخت بود اما خیلی زود او به شناخت لازم از همه ما رسید و از لحاظ روانشناسی بسیار خوب روی ایران كار كرد. »

 

سعید معروف می گوید، كواچ ارتباط خوبی با بازیكنان برقرار كرد و باعث بالا رفتن انگیزه ملی‌پوشان شد

 

ارتباط خوب كواچ باعث بالارفتن انگیزه بازیكنان شد
پس از رفتن ولاسكو باز هم موفقیت‌های ایران ادامه داشت و با آمدن كواچ حتی شرایط تیم بهتر هم شد. معروف در این باره می‌گوید: «كواچ ارتباط خوبی با بازیكنان- از نظر روانی و كاری-  برقرار كرد و این ارتباط باعث بالا رفتن انگیزه ملی‌پوشان شد.


از طرفی بازیكنان انگیزه زیادی داشتند تا ثابت كنند موفقیت‌های تیم ملی فقط محصول عملكرد ولاسكو نبوده و آنها هم زحمت كشیده‌اند. اینكه ما وابسته به یك نفر باشیم اصلا صورت خوشی ندارد و خوب نیست. شكی نیست كه ولاسكو زحمات زیادی در زمان حضورش برای والیبال ایران كشید ولی اگر با رفتن او به مشكل بر می‌خوردیم قطعا یك جای كارمان اشكال داشت. خوشبختانه بازیكنان ما آنقدر حرفه‌ای شده‌اند كه در اتحاد تیمی می‌توانند خود را با دانش مربی هماهنگ كنند. »

 

به جام‌های انفرادی فكر نمی‌كند
او درباره انتخابش به‌عنوان باارزش‌ترین بازیكن می‌گوید: «خوشبختانه حسنی كه تیم ما دارد این است كه كسی به كاپ فكر نمی‌كند و كار گروهی برای ما اهمیت دارد. به همین دلیل كسی به فكر این كاپ یا آن كاپ نیست. چون هرقدر به آن فكر كنی اثر منفی بیشتری می‌گذارد، در تیمی كه نتیجه می‌گیرد قطعا همه تلاش كرده‌اند. این دوره من كاپ گرفتم، دوره قبل شخص دیگری بود و در آینده هم كاپ به فرد دیگری خواهد رسید.»


پاسوری یك چیز ذاتی است
معروف درباره انتخابش به‌عنوان بهترین پاسور آسیا و ایران می‌گوید: «در ورزش‌های گروهی، روی افتخار شخصی نمی‌توان مانور داد اما چون این عنوان در آسیا حدود 15 سال دست كره، ژاپن و چین بود؛ اهمیت داشت. من خیلی خوشحالم كه این اتفاق افتاد و بهترین پاسور آسیا و جهان از تیم ایران انتخاب شد. همه چیز نتیجه تمرین و پشتكار است ولی پاسوری یك چیز ذاتی است. اگر استعداد نداشته باشی، هرقدر كار كنی و تمرین داشته باشی، جواب نمی‌دهد. یك چیزهایی هم با تجربه و كار كردن به دست می‌آید تا پاسور خوبی بشوی. باید اشاره كنم كه پاسور، قدرت ریسك بالاتری نسبت به بقیه بازیكنان در والیبال دارد.»

 

سعید معروف در سال 2013 بهترین پاسور بازی های قهرمانی والیبال آسیا شد

 

 افتخارات ملی سعید معروف
- مدال طلای قهرمانی والیبال آسیا ۲۰۱۳
- مدال نقره قهرمانی والیبال آسیا ۲۰۰۹
- مدال نقره بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰
- مدال طلای جام كنفدراسیون والیبال آسیا ۲۰۱۰
-  مدال طلای جام كنفدراسیون والیبال آسیا ۲۰۰۸
- مدال نقره مسابقات قهرمانی جوانان آسیا ۲۰۰۳
- مدال برنز قهرمانی جوانان جهان ۲۰۰۳

 

افتخارات باشگاهی سعید معروف
-  قهرمانی باشگاه‌های آسیا ۲۰۱۴ با متین
- قهرمانی باشگاه‌های آسیا ۲۰۰۸
- قهرمانی لیگ برتر والیبال ایران ۱۳۹۲ با متین
- قهرمانی لیگ برتر والیبال ایران ۱۳۹۰ با كاله
- قهرمانی لیگ برتر والیبال ایران ۱۳۸۳ با صنام
- قهرمانی لیگ اروپا و نایب قهرمانی لیگ روسیه همراه با زنیت كازان روسیه

 

افتخارات فردی سعید معروف
- با ارزش‌ترین بازیكن قهرمانی والیبال آسیا ۲۰۱۳
- بهترین پاسور قهرمانی والیبال آسیا ۲۰۱۳
- حضور در لیگ جهانی والیبال ۲۰۱۳
- بهترین پاسور مسابقات انتخابی المپیك ۲۰۱۲
- بهترین پاسور مسابقات والیبال كاپ آسیا ۲۰۱۰
- محبوب‌ترین بازیكن قهرمانی والیبال آسیا ۲۰۰۹
- بهترین پاسور مسابقات انتخابی المپیك

 

منبع :

با تلخیص از مجله زندگی ایده آل

bartarinha.ir

اخبار,اخبار اجتماعی,فاطمه آزاده

 

خیلی‌ها می‌گویند سوار هواپیمایی که خلبان آن خانم است نمی‌شویم، این دیدگاه چه در هوا و چه در زمین وجود دارد که باید تلاش کرد آن را اصلاح کنیم.

نخستین خلبان زنِ هواپیماهای شخصی کشور که خلبان هواپیماهای مسافربری نیز است، از تفاوت‌های خلبانی آقایان و خانم‌ها این‌گونه می‌گوید: خیلی‌ها می‌گویند سوار هواپیمایی که خلبان آن خانم است نمی‌شویم، این دیدگاه چه در هوا و چه در زمین وجود دارد که باید تلاش کرد آن را اصلاح کنیم.

«فاطمه آزاده» نخستین خلبان زن سیستان و بلوچستان است که او اولین آزمون واقعی پرواز خود را در سن 19 سالگی انجام داده است، آزمونی که در حین انجام آن تا مرز سقوط هواپیما پیش‌رفته و شهادتینش را نیز خوانده است، وی می‌گوید پس از این پرواز تا یک هفته کابوس سقوط و مرگ می‌دیده است.

این خانم 26 ساله مجرد و اهل سیستان است، تا حالا بیش از 200 ساعت پرواز انجام داده و قرار است به زودی نخستین کاپیتان اول خانم ایران شود، به عقیده او برای خلبان شدن باید شجاعت داشت، چون جان ده‌ها و صدها مسافر به دست خلبان است و با روحیه ضعیف نمی‌توان پرواز را هدایت کرد.‌

«آزاده» اما از واکنش‌هایی که برخی افراد جامعه نسبت به شغل او دارند ناراحت نشده و معتقد است: تفاوت خلبانی آقایان و خانم‌ها مثل رانندگی است، در سفر‌های هوایی خیلی‌ها می‌گویند سوار هواپیمایی که خلبان آن خانم است نمی‌شویم، اما این دیدگاهی مشترک در هوا و زمین است.

وی که در حال دریافت مجوز تأسیس یک دانشکده خلبانی در تهران و یک شعبه آموزش خلبانی در زاهدان است، در توضیح اینکه چرا خلبانی را انتخاب کرده، می‌گوید: «ما یک بار به دنیا می‌آییم و خدا ما را اشرف مخلوقات قرار داده است، ما هر کاری را می‌توانیم انجام دهیم و نباید خودمان را در خواسته‌ای کوچک حبس کنیم، بر این عقیده هستیم که خواستن توانستن است، در واقع چیزی که من را برای ورود به خلبانی ترغیب کرده، علاقه بوده است.»

فاطمه آزاده حالا پس از یک پرواز موفقیت‌آمیز به ایسنا آمده تا در مورد خودش و حرفه خلبانی بگوید، او با بیان اینکه بازار خلبانی کساد است و خیلی‌ از خلبان‌ها بیکارند، در مورد زمان ورودش به عرصه پرواز اظهار می‌کند: سال 87 در سن 19 سالگی دوره خلبانی هواپیمای شخصی را گذراندم و در همان برهه آموزش خلبانی هلیکوپتر را نیز دیدم، البته چرخه آموزشم وقتی تکمیل شد که تا سال 90 برای آموزش در مسیر تهران-زاهدان تردد کردم.

وی با بیان اینکه علاوه بر دوره‌های خلبانی، دوره مدیریت پرواز هم دیده‌ است، می‌افزاید: از سال 90 رفتم تهران و در آنجا دوره مدیریت پرواز را گذراندم، در مجموع پنج سال در تهران دوره مسافربری گذراندم تا اینکه در نهایت به مرحله استادی رسیدم، تا حالا هم بیش از 200 ساعت پرواز با هواپیمای شخصی و هلیکوپتر انجام داده‌ام.

او با اشاره به اینکه اگر باور و علاقه در وجود آدم باشد رسیدن به آرزوها میسر است، در مورد نحوه و سختی آموزش خلبانی می‌گوید: چیزی که من را به خلبانی ترغیب کرد، علاقه بود، تنها خانم حاضر در کلاس‌های خلبانی من بودم، سخت است که یک خانم بین چند مرد درس بخواند، همین غیرممکن بودن این مسئله برای بقیه سبب شد که بیشتر به این کار رغبت پیدا کنم، در مجموع من در زندگی به آرزوهایم بیشتر به دید هدف نگاه می‌کردم و موفق هم شدم.

شهادتینم را در نخستین پرواز خواندم
آزاده در مورد هیجان‌انگیزترین و پرمخاطره‌ترین پروازی که تا حالا انجام داده است، اظهار می‌کند: اولین پروازم را در سن 19 سالگی برای تست سقوط در شیراز انجام دادم، قبل از پرواز ابتدا خوشحال بودم، این موضوع برای خیلی‌ها غیرممکن بوده ولی من داشتم به آن دست می‌یافتم، پرواز شروع شد ولی وقتی بالا رفته و اوج گرفتیم در حال و هوای دیگری بودم که هواپیما در حالت سقوط قرار گرفت، ترسیدم، در همین بین استادم هم خودش را دست‌پاچه نشان داد تا تمرین سقوط ما در شرایط طبیعی خود اجرا شود، من در این لحظه بسیار ترسیدم، شروع به خواندن شهادتین کردم، چون از بچگی در خانواده به این اعتقاد داشتیم که اجل دست ما نیست و اگر قرار به رفتن از این دنیا باشد، می‌رویم، درحالی‌که شروع به خواندن شهادتین کرده بودم، سعی کردم استادم را آرام کنم.

 

پس از چند لحظه با راهنمایی‌های استاد هواپیما در حالت نرمال قرار گرفت و استاد توضیح داد که این یک تست بوده است، خوشحالی من در این لحظه به این دلیل بود که غیر از من هیچ خانمی این تست را قبول نشده بود. در همان زمان تا یک هفته با ترس سقوط از خواب می‌پریدم اما حالا این روز جزء یکی از خاطره‌های خوبم در پروازها است.

وی در پاسخ به اینکه اگر هواپیما در جریان یک سفر واقعی دچار حادثه یا نقص فنی شود، چه‌ کار می‌کنید، عنوان می‌کند: دوره و آموزش‌دیده‌ایم که برای هر مشکلی یک واکنشی نشان بدهیم اما آن بالا فقط خداست، خارج از این، آموزش‌ها و دوره‌هایی که دیده‌ایم اگر مشکلی در آسمان به وجود آید دست به دامن خدا می‌شویم در کل برای مواجهه با مشکلات هوایی آماده‌ایم.

او در باره علت انتخاب خلبانی به عنوان حرفه و شغل خود می‌گوید: ما یک بار به دنیا می‌آییم، خدا ما را اشرف مخلوقات قرار داده و هر کاری را می‌توانیم انجام دهیم، نباید خودمان را در خواسته‌ای کوچک حبس کنیم، بر این عقیده ام که خواستن توانستن است.

آموزش تعمیرات فنی هواپیما را مردانه پشت سر گذاشتم
وی در بخش دیگری به مسائل فنی در هواپیماهای شخصی اشاره و اظهار می‌کند: هواپیمای شخصی چیزی مثل ماشین شخصی است که باید یک سری آگاهی‌ها نسبت به آن وجود داشته باشد تا خودت بتوانی مشکلات احتمالی را برطرف کنی، یک دوره راجع به تعمیرات هواپیما گذرانده‌ام، در این دوره درحالی‌که کار کاملاً مردانه بود و وسایل سنگین باید جابجا می‌کردیم، من همه کارهای سنگین را انجام می‌دادم، هم دوره‌ای‌هایم که مرد بودند، همواره می‌خواستند به من کمک کنند که قبول نمی‌کردم چون براین باور بودم اگر در آینده برایم مشکلی پیش بیاید خودم باید بتوانم آن مشکل را به هر قیمت رفع و از پس کارهای سخت برآیم.

آزاده در ادامه از احساس آمدن دوباره به زاهدان می‌گوید و تاکید می‌کند: به دلیل اینکه خانواده و وطنم این استان است و خودم یک سیستانی هستم قطعاً وقتی به سمت استانم می‌آیم خیلی خوشحالم و افتخار می‌کنم، متأسفانه استان ما چهره ناشناخته شده‌ای در کشور دارد که باید تلاش کرد تا دیدگاه جامعه نسبت به استان سیستان و بلوچستان عوض شود. تعصباتی هم در استان وجود دارد که به دلیل وجود این تعصبات، به خانم‌های هم استانی ما بیشتر از بقیه مناطق کشور ظلم شده است.

این خلبان در ادامه توضیحاتی به علاقه‌مندان ورود به حرفه خلبانی ارائه می‌کند و می‌گوید: برای شروع خلبانی تست‌های پزشکی زیادی لازم است، در واقع از نوک سر تا انگشتان پا باید معاینه شود، تست آی کیو، روانشناسی، سلامت جسم و روح نیز چون برای تمرکز مهم است از متقاضی گرفته می‌شود، در کنار همه این‌ها شرایط تحصیل مناسب نیز برای ورود به این حرفه لازم است.

وی در بخش دیگری از تلاش خود برای دریافت مجوز دانشکده خلبانی خبر می‌دهد و اظهار می‌کند: در حال دریافت مجوز تأسیس یک دانشکده خلبانی در تهران و یک شعبه از آن در زاهدان هستم، در واقع خلبانی یک رشته گران است که همه نمی‌توانند به این رشته روی بیاورند.

او در ادامه در پاسخ به اینکه واکنش‌های نخستین اطرافیان نسبت به ورودش به رشته خلبانی چگونه بوده است؟ می‌گوید: خیلی‌ها تعجب می‌کردند که یک خانم از زاهدان به رشته خلبانی روی آورده است.

 

ولی در کل از خلبانی رضایت دارم، برخی هم از این رشته ناراضی‌اند، اکنون در کشور خلبانان بیکار زیادی داریم تا زمانی که معرف نداشته باشیم، اشتغال در این حرفه مشکل است.

شش ماه خانواده‌ام را ندیدم
وی می‌افزاید: وقتی من وارد دوره‌های آموزش خلبانی شدم، در آن موقع اولین زنی بودم که در حال آموزش دوره خلبانی هواپیماهای شخصی بود، ولی برای هواپیمای مسافربری، غیر از من دو خانم دیگر هم بودند اما تا‌کنون ما در سیستم پروازهایمان کاپیتان اول خانم نداشته‌ایم، که بنده در شرف کاپیتان اول شدن هستم.

آزاده در پاسخ به اینکه آیا خلبانی در زندگی روزمره و خانوادگی‌اش اثر منفی هم گذاشته است، بیان می‌کند: در حال حاضر شش ماه است که خانواده‌ام را ندیده‌ام، اکنون هم که برای دیدن آن‌ها آمده‌ام، از خیلی از کارهایم عقب‌افتاده‌ام ولی چون مجردم تا حالا در این‌باره مشکلی نداشته‌ام.

این خلبان با اشاره به اینکه معلوم نیست در هفته چند ساعت پرواز ممکن است داشته باشد، به نخستین خاطره پروازش اشاره می‌کند و می‌گوید: برای آن‌هایی که برای نخستین با در کابین هواپیما قرار می‌گیرند جشنی دوستانه برگزار می‌شود که وقتی آن خلبان به سلامت از آن پرواز پیاده ‌شود، خلبان‌های دیگر آب یخ روی او می‌ریزند.

وی در ادامه با بیان اینکه در زندگی دو آرزو داشتم که یکی گویندگی و فن بیان و دیگری خلبانی بوده است، عنوان می‌کند: در مسابقه‌ سخن وری که چند وقت پیش در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد، سخنور سال شدم، با موفقیتم در خلبانی هم توانستم به هر دو آرزویم برسم.

او خلبانی را این‌گونه تعریف می‌کند: رشته‌ای که برای موفقیت درآن باید به‌روز بود، برای به‌روز بودن نیز باید تا پایان عمر درس خواند.

این خلبان در ادامه به تأخیرهای فراوان در خطوط هوایی کشور نیز اشاره و اظهار می‌کند: این تاخیرها به چند دلیل است، برخی از آن‌ها به دلیل شرایط آب و هوایی است، برخی به دلیل فرسودگی ناوگان هوایی کشور که تحریم‌های ظالمانه در سال‌های اخیر این مشکل را افزایش داده است.

تبدیل نرخ ارز

تبدیل   به    

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه، توسط ایمیل از آخــریــن رویـــداد هـای وب سـایـت و هــمـچـنین آخـریـن اطلاعات مشاغل ایرانیان جهان با خبر شوید.

تماس با ما

اطلاعات تماس

  • 98-21-85315798+         ایران
  • 44-20-31292027+         انگلستان
  • 1-818-483-9105+          آمریکا
  •  ایمیل info(at)iranianyelloweb(dot)com
تهرانلندنلس آنجلستورنتوکوالالامپورپاریس
Scroll to top