پايگاه جامع اطلاع رسانی ايرانيان جهان

روانشناسی

محبوبیت نزد مردم

 

نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، یکی از اصلی ترین نیازهای روانی هر انسانی است‎

 

انسان ها نیاز دارند تا دیگران را دوست بدارند و در برابر، دیگران هم آنها را دوست داشته باشند و مورد تأیید قرار دهند. محبوب بودن، یک نیاز ذاتی است. در هرم نیازهای روانی فرد، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، یکی از اصلی ترین نیازهای روانی هر انسانی است.

در مواجهه با موضوع محبوبیت میان مردم، نكته ای كه بیش از هر چیز اهمیت دارد، رفتار صادقانه و نیت خیر در برابر فریبكاری و ریاكاری است. منظور ما از محبوب بودن در میان مردم، محبوب بودن حقیقی و واقعی است؛ یعنی فرد با نیت خیر و رفتار صادقانه به گونه ای با مردم برخورد كند كه به دل آنها بنشیند و دوستش بدارند. در محبوبیت حقیقی مورد نظر ما، فرد از صمیم قلب در تلاش است تا با دیگران مهربان بوده و خواسته های احتمالی آنها را انجام دهد.


چطور حرف بزنیم؟
*اگر قرار است شما فردی محبوب و دوست داشتنی باشید، لازمه آن این است كه به نحوه صحبت و برخوردتان دقت كنید.


*سرزنش كردن مداوم بقیه را فراموش كنید، غیر از یك تذكر دوستانه و مقطعی، بقیه حرف هایی كه لحن شماتت آمیز داشته باشد، منجر به ایجاد فاصله بین شما و دیگران خواهد شد.


*دیگران را در جمع خرد و كوچك نكنید. نمی توانید كسی را در جمع خرد كنید و آنگاه انتظار داشته باشید كه آن فرد شما را دوست داشته باشد.

*آداب مخالفت كردن را بیاموزید. بلند كردن صدا، استفاده از ادبیات تحقیر آمیز و صحبت كردن با تحكم، راه مناسبی برای مبارزه با ایده های دیگران نیست. «دوست خوبم، من طوری دیگر فكر می كنم» راه بهتری به نظر می رسد.


*تلخ زبانی ممنوع! واقعا اگر حدس می زنید حرفتان دیگران را می آزارد یا آن را مطرح نكنید یا لحن و زبانش را تغییر دهید.


*اگر می خواهید كسی را راهنمایی كنید راه اصولی این كار را یاد بگیرید. وقتی دیگری را نصیحت می كنید، او احساس می كند خود را داناتر از وی فرض كرده اید. سعی كنید طوری نظرتان را بگویید كه چنین حسی پیدا نكند.


*اگر فكر می كنید مطلب مهمی را باید به كسی بگویید از واژه های «من پیشنهاد می كنم» یا «به نظر من...» استفاده كنید.


*به هیچ وجه رازی را كه كسی با شما در میان گذاشته، تحت هر شرایطی و به هر دلیل خاصی، حتی اگر با او اختلافی پیدا كردید، فاش نكنید. اینكه افراد مطمئن باشند رازشان در سینه شما حبس خواهد شد، اهمیت بالایی در محبوبیت شما میان دیگران دارد.


لطفا خوش برخورد باشید
برای آنكه فردی محبوب و دوست داشتنی باشید باید ظاهری آراسته و مرتب داشته باشید. البته این آراستگی و مرتبی هیچ ارتباطی به لباس های گران قیمت و ظاهرهای متكبرانه ندارد. پیامبر گرامی ما در این زمینه می فرمایند: خداوند دوست دارد تا وقتی بنده ای نزد دیگر برادران خود می رود با ظاهری آراسته و زیبا برود. امام رضا(ع) نیز می فرمایند: از سنت های پیامبر، كوتاه كردن مو و عطر زدن بود.


پیشقدم شدن در سلام كردن هم راه دیگری است كه محبوبیت شما را در بین اطرافیان و مردم بیشتر كند. امام علی(ع) در زمینه خوش رفتاری می فرمایند: زیور ایمان پاكی درون است و خوش رفتاری بیرون. در جای دیگری پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند: حسن خلق و رفتار نیكو رشته دوستی و محبت را استوار می كند.

 

برای آنكه فردی محبوب و دوست داشتنی باشید باید ظاهری آراسته و مرتب داشته باشید‎

 

9 گام تا محبوبیت شما
1- دیگران را با كاستی هایشان بپذیرید. اینكه به دنبال دوستان كامل باشید، تقریبا هیچ گاه میسر نمی شود. دیگران نیز مثل شما ناقص هستند و اخلاق و رفتارهای ناپسندی هم دارند. پس دیگران را همانگونه كه هستند بپذیرید و به شخصیت آنان احترام بگذارید.

2- آداب صحیح گوش كردن به حرف های دیگران را یادبگیرید و به خوبی به كار ببندید. گوش كردن هنوز هم به عنوان معجزه ای در روابط فردی كه باعث گسترش روابط شما می شود، كاربرد دارد.


3- صداقت، صداقت و باز هم صداقت. صداقت در برخورد با دیگران یكی از بهترین راه هایی است كه به صورت میان بر شما را به محبوبیت در میان دوستان و اطرافیان می رساند.


4- در تمامی رفتارهای اجتماعی، خودتان را جای دیگران بگذارید؛ آنچنان كه دوست دارید با شما برخورد شود، با سایرین تعامل كنید.

5-خیلی ها اصرار دارند كه به دوستان و نزدیكان خود بفهمانند كه با آنها در اتفاقات زندگیشان همدرد هستند ولی هیچ كس به طور واقعی نمی تواند درد كسی را متوجه شود. پس به جای همدردی باید با دیگران همدلی كرد و طی آن باید خودتان را به جای طرف مقابل بگذارید و دنیا را از دریچه چشم او ببینید.


6- قبل از اینكه كلامی را بر زبان جاری كنید، آن را در ذهن چند ثانیه مرور كنید و با عقل خود آن را بسنجید. ببینید كه مخاطب شما كیست و آیا این صحبت مناسب او و شخصیت اوست و آیا جای چنین صحبتی هست یا نه؟


7- یاد بگیرید تا دیگران را به خاطر اشتباهاتشان ببخشید. اگر شما بتوانید خود را كنترل كنید و اشتباه دیگران را بزرگوارانه و بدون منت ببخشید افراد بازخورد بسیار مثبتی از شما خواهند گرفت و این در محبوبیت شما نزد دیگران تأثیر شگرفی خواهد گذاشت.


8- در چارچوب شرع و اخلاق، محبت و دوست داشتن خود را به اطرافیانتان ابراز كنید. اینكه شما به همكار تان بگویید حس خوبی از همكاری با او دارید و از سپری كردن روز در كنار او لذت می برید، حس مثبت بسیار زیبایی را به او منتقل می كند.


9- تواضع و فروتنی یكی از مهم ترین رفتارهایی است كه باعث محبوبیت می شود. سعی كنید در رفتار و گفتارتان از تكبر و خودبینی خودداری كنید و همواره در برابر دیگران خاضع و فروتن باشید.

منبع:همشهری آنلاین

 

علت های دروغگویی کودک

 

دروغگویی یکی از بدترین عادت هایی است که ممکن است در کودک شما به وجود آمده باشد

 

دروغگویی یکی از بدترین عادت هایی است که ممکن است در کودک شما به وجود آمده باشد. برای جلوگیری از دروغگویی کودک تان بهتر است ابتدا علت های دروغگویی کودک تان را پیدا کنید.

اگر بخواهیم صادقانه بگوییم، تا به حال نشنیده‌ایم ‌ هیچ پدر و مادری بگوید فرزند من دروغ نمی‌گوید. در حقیقت، دروغگویی مهارتی است که اغلب کودکان آن را می‌آموزند و برای آن دلایلی وجود دارد. اما چه وقت بچه‌ها دروغ می‌گویند؟ آیا دروغگویی آنان آگاهانه است؟ از چه زمانی کودک فرق بین راست و دروغ را می‌شناسد؟ چگونه تشخیص دهیم‌کودک خیالپرداز است یا دروغگو؟ راه مقابله با کودک دروغگو چیست؟

حجت‌الاسلام و المسلمین موسوی، کارشناس دینی و مشاور کودک با اشاره به این‌که دروغ، مطلب یا سخنی است که با واقعیت همخوانی ندارد و معمولا کسی که دروغ می‌گوید آگاهانه حقیقت را تحریف می‌کند، می‌گوید : در خصوص کودکان، دروغگویی را باید مطابق با سن و دوره رشدی که پشت سر می‌گذارند، بررسی کرد و نباید کودک خیالپرداز را دروغگو نامید. او می‌گوید : کودک تا قبل از سه سالگی معنی دروغ را نمی‌داند و هر چه‌ به ذهنش می‌رسد و هر چه را که نمی‌فهمد به زبان می‌آورد و بین واقعیت و خیال، مرزی قرار نمی‌دهد و چون بچه‌ها نمی‌دانند حوزه تفکر آنها خصوصی است و نباید هر چه به فکرشان می‌رسد بر زبان بیاورند و با این گمان که چون والدین می‌توانند ذهن آنها را بخوانند، تخیلات و داستان‌های غیرممکنی را هم که به ذهن‌شان خطور می‌کند، تعریف می‌کنند که اغلب داستان‌هایشان طولانی و اغراق‌آمیز بوده و چیزهایی است که دوست دارند واقعیت داشته باشد.

این مشاور کودک تصریح می‌کند : علاوه بر این‌که قدرت تخیل و تصویرپردازی کودک در این سن به اوج خود می‌رسد، کودک همزمان با یادگیری مهارت‌ها و اطلاعات جدید، قدرت ذهنی خود را بالاتر می‌برد و یاد می‌گیرد کار بدی را که کرده گردن یک فرد خیالی بیندازد. در نتیجه در این حیطه سنی، والدین نباید خیالپردازی‌های کودک را به اشتباه، دروغ بدانند.
 
کودک از چه زمانی دروغ را می‌شناسد؟
موسوی می‌افزاید : کودکان متناسب با هوش، تخیل و موقعیت‌های محیطی و بنا به واکنش والدین در برخورد با آنها از حدود شش سالگی دروغ را می‌شناسند و در 9 ـ 8 سالگی تفاوت بین واقعیت و دنیای فانتزی را درمی‌یابند و تا ده سالگی کاملا تفاوت بین حقیقت‌گویی به عنوان یک کار صحیح و دروغگویی به عنوان یک کار نادرست را درک می‌کنند.
 
دلایل دروغگویی کودک چیست؟
با این که دلایل دروغگویی در کودکان بسیار متعدد است، اما می‌توان به بخشی از آنها اشاره کرد. به گفته سیدجواد موسوی در اولین درجه بهتر است به همان تفاوت قائل نشدن بین واقعیت و تخیل کودک اشاره کنیم که متاسفانه والدین با واکنش عجولانه و اشتباه سعی می‌کنند، گفته‌های خیالی کودک را تصحیح کنند و با این باور او را از دروغگویی بر حذر دارند.

اما گاهی والدین دروغ را آموزش می‌دهند. به عنوان مثال در حضور کودک از ویژگی یا خصوصیتی در او صحبت می‌کنند که فاقد آن است. ضمن این‌که اگر به کودک اجازه ندهیم در جمع اظهار نظر کند و او را به سکوت وادار کنیم او به دروغ گفتن روی می‌آورد؛ عملی که بعضی والدین ناآگاهانه آن را انجام می‌دهند. این مشاور کودک با تاکید بر این‌که دروغگویی نشانه اغتشاش درونی و نبود امنیت روانی در کودک است، می‌افزاید: وقتی کودک یا بزرگسال خود را در معرض خطر یا تهدید ببیند اگر شیوه صحیح مقابله با آن را نداند به اشتباه سعی می‌کند با دروغ گفتن احساس امنیت و آرامش پیدا کند.

گاهی نیز کودک به دلیل نبود عزت‌نفس و درد حقارت، برای ترمیم شخصیت خود دروغ می‌گوید. در واقع آنچه در دروغگویی کودکان مایه نگرانی محسوب می‌شود این است که شخصیت واقعی کودک را به یک شخصیت غیرواقعی تبدیل می‌کند. در چنین شرایطی زمینه بروز اختلالات شخصیتی و ناسازگاری‌های اجتماعی در کودک ایجاد می‌شود و سلامت روانی وی به خطر می‌افتد. موسوی می‌افزاید: طبیعی است که ما نمی‌توانیم نقش محیط اجتماعی و اعمال و رفتار والدین را نیز در شکل‌گیری شخصیت کودک نادیده بگیریم، زیرا کودک از همه جهت تحت تاثیر محیط پیرامون و الگوهایی است که در مقابل او قرار دارند. اگر اجتماع، آموزه‌های خوبی نداشته باشد و والدین نیز الگوی مناسبی نباشند و در مقابل کودک دروغ بگویند، کودک مانند آنها رفتار خواهد کرد. موسوی به نکته جالب توجهی اشاره می‌کند و می‌گوید: گاهی بچه‌ها برای آزمودن والدین دروغ می‌گویند تا واکنش آنها را بسنجند. در چنین مواقعی لازم است والدین به جای نشان دادن واکنش تند و شدید، تلاش کنند تمرکز کودک را از روی موضوع دروغگویی به راستگویی معطوف کنند. گاهی اوقات هم کودکان برای به دست آوردن چیزی که می‌خواهند یا وقتی می‌دانند کار اشتباهی کرده‌اند برای آن‌که تنبیه نشوند دروغ می‌گویند.

 

هرگز نباید کودک را دروغگو خطاب کنیم

 

چگونه دروغ کودک را تشخیص دهیم؟
موسوی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: این پرسشی نیست که براحتی بتوان پاسخ داد به این دلیل که بچه‌ها با یکدیگر فرق دارند، اما چند راهکار وجود دارد:

1 ـ به چهره آنان نگاه کنید. وقتی آنان واقعیت را می‌گویند آرامش دارند در صورتی که بسیاری از بچه‌ها وقتی دروغ می‌گویند عصبی و ناراحت هستند.

2 ـ معمولا کودک، دروغ را از قبل تمرین کرده و با آب و تاب می‌گوید در حالی که برای گفتن واقعیت در بیشتر موارد گفتار، ساده و بدون اغراق است.

3 ـ واقعیت همیشه منطق دارد، اما دروغ به دروغ بیشتری برای پشتیبانی شدن نیاز دارد، بنابراین با هم تناقض پیدا می‌کند و گفته‌های کودک بی‌مفهوم می‌شود.
 
راه‌های مقابله با دروغگویی کودک
اولین گام برای مقابله با دروغگویی کودکان افزایش اطلاعات و آگاهی ما به عنوان پدر و مادر است. موسوی تصریح می‌کند : لازم است درباره رفتارهای کودک و دلایل دروغگویی‌اش آگاهانه تصمیم بگیریم. هرگز نباید کودک را دروغگو خطاب کنیم. این القاب منفی باعث از دست رفتن اعتماد به نفس او می‌شود و کودک را به سمت دروغگویی بیشتر ترغیب می‌کند. لازم نیست بگویید این چندمین بار است که دروغ می‌گویی. اگر می‌دانید دروغ گفته از او نخواهید اعتراف کند، چون این کار او را جری‌تر می‌کند.

اگر درباره فرود آمدن یک بالگرد در خیابان حرف می‌زند از او درباره چگونگی هدایت بالگرد و... بپرسید. به تصورات ذهنی او پر و بال بدهید، نه این که او را متهم به دروغگویی کنید.

اگر کاری که خواسته بودید، کودک انجام نداده درباره آن سوال نکنید تا او مجبور به دروغ گفتن نشود. کافی است تذکر بدهید که کارش را هنوز انجام نداده است.

به کودک اجازه و فرصت دهید که با صلاحدید خود با صداقت بگوید که دروغ گفته است. این کار بهتر از تکرار دروغ بعدی است. همچنین بگذارید کودک احساسات خود را هنگام انجام رفتار درست یا نادرست به زبان بیاورد. در این صورت شما بهتر می‌توانید ریشه دروغگویی وی را شناسایی کنید.

نکته قابل توجه دیگری که موسوی به آن اشاره می‌کند این‌که مهم است بدانید چرا کودک دروغ می‌گوید. شاید درباره نمره‌اش دروغ می‌گوید، زیرا احساس می‌کند تحت فشار قرار می‌گیرد و از ترس عواقبی که نمرات پایین به دنبال دارد، واقعیت را پنهان می‌کند. بنابراین او قربانی رفتار نادرست والدین خود شده است. اگر متوجه این وضع شدید با او صحبت کنید و درحالی که همه‌جانبه از او حمایت می‌کنید دلایلش را بشنوید. در اینجا هر دو (کودک و والدین) باید تغییر رفتار دهند.
 
شما هم در دروغگویی کودک مقصرید
موسوی با تاکید بر این‌که واکنش شدید و تند والدین در مواجهه با دروغگویی کودک باعث می‌شود، کودک نقطه ضعف والدین را پیدا کند و با شناخت حساسیت والدین نسبت به این موضوع‌ از دروغ برای جلب توجه آنها استفاده کند، می‌گوید: در بعضی موارد این والدین هستند که کودکان را به دروغ گفتن تشویق می‌کنند. واکنش غیرمنطقی و تند نسبت به دروغگویی یا خیالپردازی کودک، ارائه ندادن الگو یا راهکار مناسب به کودک، پنهانکاری و ناآگاهی نسبت به تاثیر گفتار یا دروغ والدین در برابر کودک باعث می‌شود، کودک از آن به عنوان حربه‌ای برای توجیه رفتارهای خود و رسیدن به اهدافش استفاده کند.

منبع : چهاردیواری جام جم

بهترین افزایش دهنده قدرت مغز

 

بازی های ذهنی و جدول ها روشی مفرح و موثر برای تربیت و فعال کردن مغز می باشد

 

کلایو تامپسون معتقد است با انجام این 9 کار می توانید با کمک تکنولوژی یا حتی بدون آن، قدرت تفکرتان را پرورش دهید. امتحان کنید!

1- ساعت هایی را آفلاین باشید
گاهی اوقات بی خیال اینترنت شوید و بدون آن زندگی کنید. مثلا آخر هفته ها ایمیل و همین طور پست های شبکه های اجتماعی تان را بررسی نکنید. از فیس بوک گرفته تا وایبر، واتس آپ، لاین و تلگرام!

واقعا مجبور نیستید هربار آنلاین می شوید، وقت خود را با بررسی شبکه های اجتماعی و انجام کارهای بیهوده و وقت گیر تلف کنید. اینترنت پر از منابع آموزشی بزرگ است. از جمله دوره های آموزشی آنلاین، ویدئوهای جذاب و کاربردی و ابزارهای افزایش دامنه واژگان. به جای تلف کردن وقت خود با موضوعات بی فایده، به تغذیه مفید مغز خود بپردازید و متناسب با فعالیت های اجتماعی تان، اطلاعاتتان را افزایش دهید.

 

2- یادداشت بردارید
یادتان هست وقتی مدرسه می رفتید و شب های امتحان به خصوص سالی که کنکور داشتید، چقدر از درس هایتان یادداشت بر می داشتید؟ حالا هم همان کار را انجام دهید و اصلا لازم نیست یادداشت هایتان ادبی یا طولانی باشد! همان چند دقیقه ای که صرف نوشتن آموخته های آن روز می کنید، راهی مطمئن برای افزایش قدرت مغز است. کافی است یک یادداشت 400 کلمه ای از مطالبی که هر روز می آموزید، تهیه کنید.

3- چه کارهایی انجام داده اید؟
بخش عمده ای از هوشمندی با میزان اعتماد به نفس و شادی شما مرتبط است؛ پس همین الان یک کاغذ بردارید و برخلاف همیشه که فهرستی از «کارهایی که می خواهم انجام دهم» تهیه می کردید، این بار آمار«کارهایی که انجام داده ام» را بگیرید تا هم اعتماد به نفستان افزایش یابد و هم خوشحال و شاد شوید.

4- حروف متقاطع یا سودوکو؟!
تفاوتی نمی کند! همه بازی های ذهنی و جدول ها علاوه بر سرگرم کردن شما، می توانند با درگیر کردن مغز، روشی مفرح و موثر برای تربیت و فعال کردن مغز باشند. مدتی این روش را امتحان کنید تا ببینید سرعت پردازش مغزتان چقدر افزایش می یابد.

5- پسر نوح با بدان بنشست...
اگر می خواهید باهوش تر شوید، باید دوستان باهوش داشته باشید. شاید اوایل این ارتباط ها اعتماد به نفستان کمی خدشه دار شود اما یادتان باشد رفت و آمد با کسانی که باهوش تر از شما هستند، یکی از سریع ترین راه های یادگیری است. دور و برتان را پر کنید از آدم های باهوش و سعی کنید علاوه بر حفظ فروتنی خود، همیشه تشنه دانستن باشید و از آنها چیزی یاد بگیرید.

6- او یار مهربان است!
مهم نیست چه می خوانید، فقط بخوانید! بیشتر تحقیقات پژوهشگران نشان داده اند بهترین افزایش دهنده قدرت مغز، مطالعه و خواندن است. از روزنامه رفته تا رمان، کتاب علمی و... خلاصه هرچه دستتان رسید، بخوانید چون سوژه متن مهم نیست، کمیت اهمیت دارد!

7- مطمئنید یاد گرفته اید؟
انیشتین گفته: «اگر نمی توانید چیزی را برای دیگران به راحتی توضیح دهید، به این دلیل است که آن را به اندازه کافی درک نکرده اید». پس هر موضوعی را که یاد گرفتید، سعی کنید برای دیگران تعریف کنید و اطلاعاتتان را در اختیار بقیه بگذارید تا با تکرارشان، هم در ذهنتان ماندگار شوند و هم مطمئن شوید که مطلب را تمام و کمال گرفته اید.

8- همیشه در چارچوب حرکت نکنید!
استیو جابز جوان پس از  ترک تحصیل، زمان بیکاری زیادی داشت که از آن برای یادگیری خوشنویسی استفاده کرد. در آن زمان خوشنویسی برای او بی ربط به نظر می رسید، اما مهارت های طراحی که او یاد گرفته بود، بعدها به مکینتاش راه یافت. شما هرگز نمی دانید در آینده چه چیزی مفید است. فقط کافی است سعی کنید چیز جدیدی یاد بگیرید و منتظر بمانید تا فرصت استفاده از آن به دستتان بیاید. خواهید دید همین دانسته های در ظاهر بی ربط چطور با جنبه های مهم زندگی تان ارتباط برقرار می کنند! پس، از امتحان کردن مهارت های بی ربط با امروزتان نترسید.

9- یک زبان جدید لطفا!
سرعت یادگیری مهم نیست؛ کافی است به هر طریقی که شده؛ سفر به کشورهای خارجی یا شرکت در کلاس های آموزش زبان یا حتی استفاده از خودآموزها و دوره های مجازی آموزش زبان این کار را شروع کنید. فقط سعی کنید کارتان را زودتر شروع و مداوم آن را دنبال کنید تا مغزتان فعال و پویا بماند.

منبع:هفته نامه زندگی مثبت

 

رابطه پدر و دختر,رفتار دختربچه

 

طرز رفتار مردها در مقابل فرزند دختر یا پسر، متفاوت است

 

 به جرات می توان گفت که همه مردها آرزو دارند روزی پدر شوند. دختر یا پسر بودن فرزند به واقع برای پدر و مادر تفاوتی ندارد. اما معمولا می شنویم که پدر علاقه شدید و خاصی به دخترش دارد و نگاه های سرشار از عشق او را همه از همان روزهای تولد می بینند.

آیا عکس العمل پدر نسبت به فرزند دختر یا پسرش متفاوت است؟
این مسئله در بین همه مردان یکسان نیست و در درجه اول به دوران کودکی خود او بر می گردد. برخی از مردان تصور می کنند که می توانند در آینده پدر خوبی برای یک دختر باشند و گروه دیگر خود را پدری ایده آل برای یک پسر می دانند. اما به آن معنا نیست پدر که منتشر تولد پسری است و پس از سونوگرافی متوجه شود به زودی صاحب دختری می شود نتواند پدر خوبی باشد.

طرز رفتار مردها در مقابل فرزند دختر یا پسر، متفاوت است. به همین دلیل است که هیچ یک از ما تا موقعی که بچه نداشته باشیم، نمی توانیم بفهمیم چه والدینی هستیم. اما به هر حال باید بدانیم که نوازش، ابراز محبت و گفتن کلمات محبت آمیز در رشد کودک بسیار مهم است.

علاقه شدید مردان به داشتن فرزند پسر، به رابطه آنها با جنس مونث بر می گردد. چنانکه می بینیم پدرانی که تمایل دارند فقط دختر داشته باشند. معمولا ترس از اینکه فرزندشان رقیب آنها شود، در وجودشان شکل گرفته است. اما باید گفت که این رفتارهای افراطی به ندرت دیده می شود.

شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است

 
نگاه ارزشمندانه به خانم ها و تاثیر آن در رابطه پدر و دختر
این مسئله یکی از نکات بسیار مهمی است که در این باره باید مدنظر داشت. امروزه خانم ها به تحصیلات عالیه می رسند، در شغل های مهمی مشغول به کار می شوند، در زندگی اجتماعی بسیار موفق هستند و... که این نکته می تواند تا حد زیادی نگرانی پدر و مادر را در مورد آینده دخترشان برطرف کند. اما نمی تواند تنها دلیل این علاقه شدید باشد. با این حال، تصوراتی هستند که در زندگی همه ما سایه افکنده است.

دختربچه ها شیرین تر و نازتر هستند و خود را بیشتر پیش پدر محبوب و لوس می کنند و در یک کلمه بسیار مورد علاقه پدر هستند. ناز و نوازش پدرانه نسبت به دختر برای همه آشناست و پدر سعی دارد تا نهایت عشقش را به پرنسس کوچولو ابراز کند. اما توجه داشته باشید. اگر محدودیت هایی برای کوچولوی نازنین که از 20-18 ماهگی سعی می کند ناز بیاورد، قائل نشویم، مشکلاتی در آینده پیش خواهدآمد. به عبارت دیگر، برای اینکه او را برای ارتباط با دیگر مردان در آینده آماده کنیم، از همین الان باید فاصله هایی را در نظر بگیریم.


اعمال محدودیت در این پیوند شیرین
پدر باید با صحبت و رفتارهای صحیح این مسئله را مدیریت کند. دختربچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند. آنها حتی دوست دارند مادر را نیز از این رابطه دور نگه دارند؛ چرا که او را برای خود رقیب می دانند. در این شرایط پدر باید هوشمندانه بر این رفتارها کنترل داشته باشد و به او بگوید: «من تو را خیلی دوست دارم. اما همسر مادرت نیز هستم. تو نیز وقتی بزرگ شدی با مردی متناسب خودت ازدواج می کنی.»

نقش پدر در رشد شخصیت زنانه دختر
شناخت پدر از حالات زنانگی دختر یکی از مسائل بسیار مهم و حائز اهمیت است. به عنوان مثال، او باید به دخترش  بگوید که زیباست، چه لباسی به او می آید، برای تولدش هدایای مثل عروسک، گردنبند و... بدهد. اگر دختر از طرف پدر احساس شناخت و توجه نکند و یا برعکس، به شیوه ای افراطی خانم ها را جنس برتر و ارزشمندتر بداند، در رشد شخصیت او در آینده و حتی پذیرش جنسیت خود دچار مشکلاتی می شود.

دختربچه ها در یک برهه زمانی آرزو دارند پدر را فقط برای خود داشته باشند

 

 جایگاه مادر در رابطه پدر و دختری
تصورات دختربچه ها از زمان نوزادی تا 3 سالگی در مورد جنس مونث، عملا به خانم های اطرافشان بر می گردد. اما معمولا تنها مرد زندگی آنها پدر است. طبیعتا مادر در شکل گیری ارتباط پدر و دختر نقش دارد، چرا که رابطه با یکی از والدین در برقراری ارتباط با طرف دیگر نیز تاثیرگذار است. پدر، مادر و فرزند مثلث اساسی خانواده را می سازند. پدر نقشی جداکننده را در رابطه مادر و فرزندی دارد. مادر باید به همسرش اجازه دهد تا او نیز به کارهای بچه برسد، حتی اگر نتواند مانند خودش به همه چیز مسلط باشد. او باید به همسرش اعتماد کند، زیرا اوقاتی که فرزند با پدرش تنهاست، برای آنها بسیار مهم است.

خانواده های تک والد
در اکثر موارد جدایی ها، فرزند با مادر زندگی می کند. در این صورت، پیوند شدید مادر و دختر می تواند این خطر را در پی داشته باشد که او همیشه پیش مادرش بماند. دختر کوچولو می تواند نقش حامی را داشته باشد و همیشه وابسته به مادر است که این مسئله می تواند زمینه ساز مشکلاتی از قبیل عدم شناخت و اعتماد به نفس در این بچه ها باشد. بسیار مهم است که مفهوم پدر را در قالب کلمات به بچه بیاموزیم و بگذاریم تا وجود شخصی دیگر مانند دایی، پدربزرگ، همسر جدید مادر و... را به جای پدر در کنار خود حفظ کند. بچه به پدر و مادر نیاز دارد. آنها نقش های متفاوتی در زندگی او دارند و هیچ کدام نیز نمی تواند در غیاب دیگری، جای او پر کند.

زندگی سالم,شرایط زندگی,افکار صحیح

 

ناامیدی همچون دنیای تاریکی است که فرد را گرفتار اندیشه های غلط، غیرمنطقی و ترسناک می کند. افکار تخریب کننده معمولا زمانی بشدت خود را نشان می دهد که فرد گرفتار افسردگی و ناامیدی شده باشد. درحالی که چنین فردی در روشنایی ذهن هرگز رفتارهای پراز ناامیدی از خود بروز نمی دهد و حتی آنها را بسیار پوچ و بی معنی می داند.

ناامیدی همچون دنیای تاریکی است که فرد را گرفتار اندیشه های غلط، غیرمنطقی و ترسناک می کند. افکار تخریب کننده معمولا زمانی بشدت خود را نشان می دهد که فرد گرفتار افسردگی و ناامیدی شده باشد. درحالی که چنین فردی در روشنایی ذهن هرگز رفتارهای پراز ناامیدی از خود بروز نمی دهد و حتی آنها را بسیار پوچ و بی معنی می داند.

حقیقت این است که ما اگر اشتباه فکر کنیم حتما اشتباه زندگی خواهیم کرد. خلاف آن نیز درست است. اگر می خواهیم زندگی سالمی داشته باشیم باید درست فکر کنیم. افکار صحیح، زندگی سالم و بی نقص به دنبال خواهد داشت.

انسان می تواند زندگی اش را با نحوه افکارش تغییر دهد. وقتی دچار افسردگی می شویم الگوهای مخرب افکارمان به بزرگ ترین منبع ترس و نگرانی در زندگی تبدیل می شود. این افکار شوم و بدطینت ما را گرفتار خود محکومی و در نتیجه ناامنی می کند تا آنجا که ممکن است دست به اعمال خطرناک بزنیم. برای درست زیستن باید با این نوع تفکرات مبارزه کرد.

گام های زیر می تواند در پردازش و بازبینی افکارتان مفید باشد. شما می توانید اندیشه های تان را دوباره برنامه ریزی کنید و شرایط زندگی تان را تا حد چشمگیری بهبود بخشید.

گام نخست: قدرت اندیشه را بپذیرید
پیش از هر چیز باید قبول داشته باشیم «ما چیزی هستیم که می اندیشیم.» در حقیقت، بزرگ ترین میدان نبرد زندگی مان همان ذهن مان است. افکار، واقعی و بسیار قدرتمند هستند. اعمال ، طرزفکر و عادات ما همه و همه ابتدا در ذهن تولید می​شود و سپس در زندگی مان اثرشان را نشان می دهد. ما با تغییر دادن نحوه تفکرمان می توانیم نوع زندگی مان را تغییر دهیم. مثلا اگر بتوانیم به وجود خود و اراده مان اعتماد کنیم، می توانیم به خواسته هایمان برسیم و به دنبال آن از آرامش و شادی روح برخوردار شویم. بنابراین اولین قدم در راه داشتن اندیشه صحیح تشخیص قدرت اندیشه است.

گام دوم: شناخت استانداردهای افکار و اندیشه
منظور از استاندارد همان سیستم پاکسازی و ارزیابی شده افکارمان است. با این کار تصمیم می گیریم که آیا اندیشه ای خاص ارزش جای گرفتن در ذهن مان را دارد یا خیر. در حقیقت طبق این تعریف، پنج استاندارد درخصوص افکار وجود دارد؛ افکاری که مناسب اندیشیدن است:

استاندارد اول: افکار واقعی
باید افکار دروغین و پوچ را دور بریزیم و ذهن مان را با حقایق محض پر کنیم.​ وقتی توانستیم ذهن مان را سرشار از افکار واقعی و صحیح کنیم در آن صورت می توانیم بین راست و دروغ تفاوت قائل شویم. متاسفانه انسان معمولا افکار منفی را ـ که همچون دروغ می ماند و صحت ندارد ـ به ذهن خود راه می​دهد و بر مبنای آنها تصمیم گیری می کند. با این کار اجازه می دهد این افکار منفی و دروغین روی زندگی اش اثر گذاشته و امور او را تحت سلطه خود بگیرد. باید از ورود این افکار بد جلوگیری کنیم. وقتی دروغ به اندیشه مان قدم می گذارد، هر لحظه از زندگی مان همراه با تخریب است و در​نهایت ما را به سوی نابودی می کشاند. در واقع اندیشه های دروغین در مورد هرچیزی از ظاهرتان گرفته تا روابط، ارزش و هویت، ترس ها و رویاهایتان به شما دروغ می گوید و گمراهتان می کند. مراقب باشید حتی ذره ای از ذهن تان را با دروغ فکرهای پوچ پر نکنید.

ذهن باغی است که می توانیم هرچه بخواهیم در آن کاشته و پرورش دهیم. بنابراین هرگاه موضوعی به ذهن تان آمد آن را بررسی کنید که آیا منفی است یا خیر و اگر منفی است چرا، سپس آن فکر را به نوع مثبت تبدیل کنید. ابتدا اگر نتوانستید خودتان این کار را انجام دهید، می توانید از مشاوران کمک بگیرید تا این کار به نوعی عادت تبدیل شود؛ مانند ادیسون که در آزمایش هایش برای تولید لامپ، هزار ماده را آزمایش کرد و نتیجه ای نگرفت. وقتی به او گفتند هزار بار شکست خوردی او پاسخ داد: «نه، من هزار ماده ای را که برای تولید لامپ مناسب نیست، شناختم» و سرانجام توانست لامپ را اختراع کند.

استاندارد دوم: افکار نجیب
«نجیب» در لغت به معنای «سزاوار عزت و احترام» است. سخن پسندیده نیز بسیار شبیه افکارنجیب​ و چیزی است که ارزش بیان شدن دارد. به عبارت دیگر اگر ما درست فکر کنیم، می توانیم درست نیز صحبت کنیم. اگر تعداد کلماتی را که در طول روز و ماه و سال صحبت می کنید، جمع کنید مسلما کتاب قطوری خواهد شد. حال با خود بیندیشید کتابی را که هر روز بخشی از آن را می نویسید چگونه کتابی است؟ پر از سخنان و افکار دلگرم کننده است یا سرزنش و بدگویی، عشق است یا تنفر، صلح است یا خشونت.​ کلمات ادا شده قدرتمند و درست مانند دانه هایی است که برای پرورش کاشته می شود. کلمات می توانند موجب رحمت یا لعنت ما شوند. می توانند مشوق یا مخرب باشند. بنابراین برای کنترل زبان مان باید افکارمان را مهار کنیم؛ افکاری که ستودنی، پسندیده و نجیب و با روشنایی همراه است، نه تاریکی.

استاندارد سوم: افکار صالح
«صالح» به معنای «منطبق بودن با اصول اخلاقی و درست​کاری» است. اگر به معیارهای اخلاقی صحیح آشنایی نداشته باشیم و از آنها پیروی نکنیم معمولا در اعمال مان دچار شک و تردید می شویم و چه بسا ممکن است انتخاب های غلط داشته باشیم و رو به تباهی گام برداریم. افکارمان را باید با اصول صحیح تربیت کنیم و فراموش نکنیم افکار نادرست معمولا نقاط ضعف ما را بروز و ما را در مسیر بسیار نامناسبی قرار می دهد. فردی که افکار ناصواب در ذهن دارد به خاک حاصلخیزی برای برداشت انواع وسوسه ها تبدیل می شود و وسوسه ها او را وادار به انجام اعمال پلید کرده و در نهایت به تباهی می کشاند. با انتخاب های صحیح اخلاقی می توانیم از بدی و شکست در زندگی جلوگیری کنیم.

استاندارد چهارم: افکار پاک و روشن
این افکار در واقع دربرگیرنده افکار سالم و بی خطر است. در حقیقت افکار پاک، پاکی زندگی مان را موجب می شود. تاریکی از افکار ناپاک و شرور تغذیه می کند. جنگ با افسردگی حمله مستقیم به افکار ناپاک است. با این کار ما می توانیم افکار تیره و تار را از خود دور و در مقابل افکار منفی ایستادگی کنیم. برای این که به این حد از تعهد به خودمان برسیم و افکارمان را کنترل کنیم باید اثرات عوامل بیرونی مانند فیلم ها، کتاب ها، تلویزیون، موسیقی، روابط و گفت وگوهایمان را مهار و همیشه بهترین ها را انتخاب کنیم.

یک ذهن پاک آرزوهای پاک و مناسب دارد و آرزوهای پاک، تولید عادات درست و صحیح و در نهایت موفقیت و سربلندی می کند.

استاندارد پنجم :افکار دوست داشتنی
افکار دوست داشتنی درواقع جذاب و دوست داشتنی است. روش زندگی مان تا حد زیادی تحت تسلط ذهن مان است، ذهنی که هرروز طبق شرایط موجود تنظیم می شود. افکار نامطلوب مانند انتقام، خشم، انتقاد و از این نوع، زندگی مان را به آهنربایی تبدیل کرده که تلخی و آزردگی بیشتری را به سمت خود جذب می نماید. چرخه مرگبار آن نیز غالبا تاریکی و افسردگی است. برای این که از شر این افکار رها شویم باید افکارمان را به سمت افکار دوست داشتنی و جذاب سوق دهیم؛ افکاری چون مهربانی، نجابت، عشق، شکیبایی و خودداری. در نتیجه می توانیم تمام خوبی های دنیا و هستی را به سمت خود جذب​ و زندگی سالم تر و بهتری را تجربه کنیم.

گام سوم: تمرین اندیشه های فوق
در این مرحله وقتی به اندازه کافی به شناخت رسیدید، می توانید در مورد هر چیزی که باارزش و ستودنی است بیندیشید، در مورد دیگران حرف های مناسب بزنید و تمام آموخته های تان در خصوص افکار صحیح را به کار بندید تا به آنها کاملا عادت کنید و جزء جدانشدنی زندگی تان شود. در این صورت می توانید امیدوار باشید از زندگی سالمی بهره مند می شوید.
منبع:آفتاب

تبدیل نرخ ارز

تبدیل   به    

عضویت در خبرنامه

با عضویت در خبرنامه، توسط ایمیل از آخــریــن رویـــداد هـای وب سـایـت و هــمـچـنین آخـریـن اطلاعات مشاغل ایرانیان جهان با خبر شوید.

تماس با ما

اطلاعات تماس

  • 98-21-85315798+         ایران
  • 44-20-31292027+         انگلستان
  • 1-818-483-9105+          آمریکا
  •  ایمیل info(at)iranianyelloweb(dot)com
تهرانلندنلس آنجلستورنتوکوالالامپورپاریس
Scroll to top